سيف الدين و علي از دوستان قديمي هم هستند. علي كه به روابط سيف الدين با افراد مشكوكي پي برده است و بعد از حادثه ترور كاركنان خانه فرهنگ ايران در كراچي پاكستان مطلع مي شود كه سيف الدين با عوامل آن حادثه در ارتباط بوده است. انفجار يك بمب باعث شهادت جمعي از مسلمان در مسجد آنان مي شود و علي اين اتفاق را بهانه قرار مي دهد و از سيف الدين مي خواهد كه به عاقبت اعمالش فكر كند. سيف الدين تحت تأثير علي پشيمان مي شود و درصدد جبران برمي آيد، به همين خاطر روزي با بستن نارنجك به خود به محل اختفاي تروريست ها رفته و با منفجر كردن محل، خود نيز كشته مي شود.
|