فرشته نام آور پس از قبولي در دانشگاه براي ادامه تحصيلات به تهران مي آيد. اما پس از مدتي بدليل مزاحمت هاي مكرر فردي به نام حسن نجفي مجبور به بازگشت به اصفهان مي شود. فرشته كه در اصفهان نيز از مزاحمت هاي حسن در امان نيست در جريان تعقيب و گريز بر اثر سانحه تصادف باعث مجروح شدن كودكي مي شود و حسن نيز به جرم قتل غيرعمد و ايجاد مزاحمت محكوم به 13 سال زندان مي شود.
فرشته به كمك يكي از آشنايان خود به نام احمد با پرداخت ديه آزاد شده و عليرغم ميل خود با احمد كه فردي متعصب و بدبين است ازدواج مي كند. حسن كه پس از آزادي خود درصدد گرفتن انتقام از فرشته است در جريان درگيري با احمد او را با ضربات چاقو مجروح مي سازد. فرشته با احمد به تهران آمده و با كمك دوست قديمي خود، رويا، احمد را بستري مي كند ولي احمد به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست مي دهد.
|