بابك خواننده و آهنگساز جوان تلاش مي كند تا با كمك نامزدش ستاره مجوز انتشار نخستين كاست موسيقي خود را بگيرد، اما با موانعي روبروست. درهمين حال به وسيله دوست ستاره با دختري بنام ياسمن آشنا مي شود كه پدرش صاحب يك مؤسسه توليد نوار كاست و CD موسيقي است. ياسمن پدرش را وادار مي كند تا هزينه ضبط و توليد كاست اول بابك را بر عهده بگيرد. او درجريان ضبط اين نوار به بابك دل مي بندد. با عدم صدور مجوز توزيع اين كاست از سوي شوراي موسيقي، ياسمن به بابك پيشنهاد مي كند كه به لوس آنجلس برود و كار موسيقي را درآنجا پي بگيرد. بابك به رغم مخالفت مادر و نامزدش به اين پيشنهاد تن درمي دهد، درحالي كه رابطه اش با ستاره به سردي گراييده است اما كوشش ستاره و پدرش سرانجام منجر به صدور مجوز و ماندن بابك در ايران مي شود.
|