پويا پسر نوجواني كه مدعي ساخت يك سفال زيبا شده و در مسابقات فرهنگي هنري آموزش پرورش رتبه اول را بدست آورده است، اينك به مسابقات كشوري دعوت مي شود تا در حضور هيأت داوران همان سفال را بسازد. پويا كه نمي خواهد رازش فاش شود براي حفظ آبرو و شهرت خود پنهاني و دور از چشم خانواده براي يافتن سازنده اصلي سفال و يادگيري فنون ساخت آن سفري را آغاز مي كند و ناخواسته مجبور مي شود بدون بليط سوار قطار شود و از اين رو در طول سفر دچار مشكلات متعددي مي شود تا اينكه با يغماي خشت مال شاعر بي سواد نيشابوري رو به رو مي شود و ....
|