شيرين قوامي و مينا ايراني دو دختر دانشجو هستند كه براي پايان نامه تحصيلي خود درباره آسيب هاي اجتماعي در تهران بزرگ، گزارشي مصور و جسارت آميز تهيه كرده اند. در همين زمان، ناشناسي دختران چشم آبي را شكار كرده و به قتل مي رساند. شيرين و مينا و اطرافيانشان از جمله آقا رحمت، آبدارچي اداره و پسري به نام فرهاد، بر روي موضوع متمركز مي شوند. اين حساسيت پيام هاي تهديدآميزي به دنبال دارد و متعاقب اين اقدامات، مينا به قتل مي رسد. شيرين در جستجوي راز اين قتل، به هر راننده اي كه پيكان سفيد دارد، مظنون مي شود و چون آخرين بار ديده كه مينا سوار بر پيكان سفيدي شده بود. شيرين در كشاكش اين ماجرا شبي به آقا رحمت، آبدارچي اداره برمي خورد، ابتدا خوشحال مي شود اما كمي بعد تازه درمي يابد كه مينا را آقا رحمت كشته و اكنون در صدد كشتن شيرين هم هست. در آخرين لحظات فرهاد به كمك شيرين مي آيد ولي آقا رحمت فرهاد را با چاقو زخمي مي كند و به تعقيب شيرين مي پردازد و شيرين را در محوطه اي مي يابد اما پليس به همراه فرهاد سرمي رسد.
|