سهند آذرنيا پيرمردي است كه كارخانه ساخت اسباب بازي دارد. او بسيار علاقمند به ساخت عروسك هائي است كه ريشه در قصه هاي ايراني دارند، اما مدير فروش كارخانه كه پسر خواهر زن پيرمرد (سلم قلي) نيز هست سخت علاقمند توليد اسباب بازيهاي غربي است به همين دليل سعي مي كند با طرح نقشه دزديدن صاحب كارخانه، به اهداف خود برسد. عروسك ها و ساوالان (پسر برادر پيرمرد) با كمك دختر پيرمرد كه بيوه شده و با دختر كوچكش زندگي مي كند به دنبال پيرمرد مي گردند و بالاخره دختر طي عملياتي موفق مي شوند او را نجات دهند و مدير فروش و همدستانش را دستگير مي كنند. بدين ترتيب ساوالان، هم جانشين پيرمرد و هم داماد او مي شود.
|