فيروز، سال هاست كه در سينما به عنوان بدل كار فعاليت مي كند. او سال هاست كه مخارج تحصيل برادرش را در خارج فراهم مي كند. حالا او كه پزشك شده است خبر مي دهد كه به همراه نامزدش و پدر او كه مرد متمولي است قصد سفر به ايران دارد. مشكلي در بين است، در همه ي سال هايي كه برادر فيروز به تحصيل اشتغال داشته، گمانش اين است كه فيروز تهيه كننده و كارگردان مشهوري در سينما است. مشكل بزرگي است، اما خانم سرمد كارگردان آخرين فيلم او- و بقيه همكارانش سعي مي كنند اين مشكل را برطرف كنند و اگر چه موانعي در اين راه پيش مي آيد، اما در نهايت، جامعه سينمايي او را ياري مي كند كه وجهه ساخته شده را نزد خانواده برادرش حفظ كنند.
|