دو برادر شيفته ي دختري مي شوند، اما دختر به برادر كوچكتر علاقه مند است. در اين حال مردي سعي مي كند كه بين دو برادر جدايي ايجاد كند و برادر بزرگتر را به قمار مي كشاند. برادر بزرگتر تمامي ثروت پدر دختر را مي برد و در صورتي حاضر به به بازگرداندن ثروت مرد مي شود كه او دخترش را به ازدواجش درآورد. مرد مي پذيرد ولي برادر بزرگتر در آخرين لحظه درمي يابد كه عشق را نمي توان با پول خريد و دختر را به ازدواج برادر كوچكتر درمي آورد.
|