يك فرمانده ي عالي رتبه ي نظامي در تدارك جنگي بزرگ است كه منجر به نابودي هزاران نفر خواهد شد. چند دقيقه پيش از عمليات، هنگامي كه در اتاق جنگ خود را براي شروع كار آماده مي كند، با فرد ناشناسي روبرو مي شود. او كه اتاق را نفوذناپذير مي دانسته با پرخاش و ترس با ناشناس روبرو مي شود. اما
در مي يابد كه ناشناس در واقع مأمور ستاندن جان او است. ژنرال در لحظه هاي كوتاهي كه به مرگش مانده است زندگي سراسر جنايتش را مرور مي كند.
|