سروان عباس دوران، خلبان موفق نيروي هوايي كه دشمن چندبار در ترور او ناكام مانده، سرپرستي عمليات دشواري بر فراز خاك بغداد را به عهده مي گيرد و همراه با يك اسكادران شامل ده هواپيماي جنگنده به بغداد هجوم مي برد تا علاوه بر گذشتن از ديوار مستحكم پدافند بغداد، با پرواز در ارتفاع پايين ديوار صوتي را بشكند. هدف از اين عمليات ناامن نشان دادن بغداد است كه به عنوان شهر ميزبان كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهد انتخاب شده است. داويد، مسئول خارجي ستاد خبري بغداد، با هجوم هواپيماهاي ايراني مي گريزد و بلومي، خبرنگار مشهور مستقل خارجي كه به بغداد دعوت شده، با گروهش تنها مي ماند. بلومي كه براي امن نشان دادن بغداد تبليغات زيادي به راه انداخته، با ديدن هواپيماهاي ايراني نظرش عوض مي شود و گروه همراهش را وادار به عكاسي و فيلمبرداري براي تهيه گزارشي تازه از وضعيت بغداد مي كند. درحالي كه عراقي ها سعي دارند حضور هواپيماهاي ايراني را يك مانور داخلي جلوه دهند، هواپيماي سرهنگ عباس دوران ـ كه با دو درجه ارتقا از درجه سرواني به سرهنگي رسيده ـ دچار نقص فني مي شود و به اصرار او، هواپيماي همراهش بازمي گردد تا پيروزي در عمليات را به اطلاع نيروهاي خودي برساند. سرهنگ عباس دوران با هواپيماي در حال انفجار خود به تنهايي در ارتفاع پايين بر فراز بغداد پرواز مي كنند و به هتل محل اقامت خبرنگاران برخورد مي كند.
|