پسري كه وارث ثروت فراواني است بعد از اينكه از توطئه ي پسرعمويش نجات مي يابد نزد چاه كني بزرگ مي شود. او در جواني يكبار ديگر برابر پسرعمويش قرار مي گيرد، اين بار دختري هم در بين است، دختري كه نتيجه ي رابطه ي نامشروع پسرعمو با يك زن دهاتي است. پسرعمو كه نمي داند دختر مورد نظر دختر خود اوست، سعي مي كند او را از چنگ پسر خارج كند اما با دخالت به موقع مادر دختر حقايق فاش شده و پسرعمو نيز گرفتار عدالت مي شود.
|