«رمضان» پسر كوچك «مصطفي» نانوا وقتي از اروپا باز مي گردد زني با نام «ماريا» را همراه دارد كه حامل جواهرات قاچاق است. مأمورين از اين امر اطلاع دارند. مدتي ماريا، مصطفي و دو پسرش رمضان و «حبيب» را تحت نظر مي گيرند و سرانجام رئيس باند تحويل گيرنده ي جواهرات قاچاق پيدايش مي شود و پليس وارد عمليات شده و قاچاقچيان را گرفتار مي كند.
|