دكتر جواني كه سلول هاي بدنش بيرنگ شده روزي حس مي كند كه نامرئي است. او نزديكانش را متوجه وضعيت خود مي كند و در اينحال جمعي براي نجات دكتر جوان مي كوشند و عده اي براي به دست آوردن فرمول بيرنگ شدن سلول ها تلاش مي كنند. در اينحال حوادثي روي مي دهد و سرانجام دكتر جوان موفق مي شود كه حالت عادي خود را به دست آورد.
|