عده اي اوباش كه با ارباب و پسرش ارتباط دارند وارد روستا مي شوند و به آزار و اذيت اهالي مي پردازند. جواني از اهالي روستا، كه قهرمان كشتي دهكده است، در يك مسابقه سردسته ي اوباش ها را شكست مي دهد و بر كينه ي آنها به روستاييان مي افزايد. آنها مزاحم نامزد قهرمان دهكده مي شوند، تا اين كه جوان روستايي موفق مي شود به كمك چند تن از اهالي آن ها را تار و مار كند.
|