مردي چند زن را به قتل مي رساند و مي گريزد. چون محل وقوع يكي از قتل ها در حوالي يك آسايشگاه رواني است، پليس به بيماري، كه از آسايشگاه گريخته است، شك مي كند. بيمار فراري، براي تبرئه ي خود، به تعقيب قاتل مي پردازد، و پليس به تعقيب هر دو. قاتل دختري را در جنگل مورد تعرض قرار مي دهد، و مرد بيمار كه قصد نجات دختر را دارد با قاتل درگير مي شود. پليس سر مي رسد و قاتل را از پا در مي آورد. مرد بيمار دستگير و تحويل آسايشگاه داده مي شود و پس از بهبودي و مرخص شدن از آسايشگاه به دختر ابراز علاقه مي كند و با او قرار ازدواج مي گذارد.
|