دو خواهر يكي جوان و ديگري مسن به جوان كارگري علاقه دارند. خواهر بزرگ به نفع خواهر كوچك علاقه ي خود را زير پا مي گذارد، و موقعيت را براي ازدواج آن دو فراهم مي كند. اما خواهر كوچك به رابطه ي آن دو ظنين
مي شود و آن ها را طرد مي كند. جوان كارگر با خواهر بزرگ تر ازدواج مي كند و چند سال بعد همسرش را از دست مي دهد. او نااميد و مستأصل تمام قضايا را در نامه اي براي محبوب قديمي اعترف مي كند و همراه دخترش به خانه ي او مي رود، كه در آنجا مراسم ازدواج او برپاست. دختر را سراغ زن مي فرستد و خود در تاريكي خيابان گم مي شود.
|