جواني روستايي قصد دارد براي تهيه ي جهيزيه ي خواهرش به شهر سفر كند ولي نگران سوءنظر ارباب به همسرش است. روستايي سرانجام به شهر مي رود. و طي ماجرايي عمال ارباب به دفعات مزاحم روستايي مي شوند ولي او با همكاري يكي از مأمورين، عمال ارباب را كه از سارقين با سابقه هستند گرفتار قانون مي كند و سپس خود با همسرش كه به دنبال او به شهر آمده است مجدداً به روستا باز مي گردند.
|