دزدي به خانه اي كه زني با دخترش مريم در آن زندگي فقيرانه اي دارد وارد مي شود، و ناگهان پرده ي اتاق روي بخاري مي افتد و موجب آتش سوزي مي شود. اسمال و دو دوستش فتح الله و همت هنگام عبور از كوچه متوجه آتش سوزي مي شوند و براي خاموش كردن آتش به كمك مي روند. آن ها مادر و دختر را نجات مي دهند و به بيمارستان مي برند، و اسمال تأمين مخارج آنها را به عهده مي گيرد. او و دوستانش براي تهيه ي پول به هر دري مي زنند. شاهين و سودابه، كه در كار سرقت جواهر و قاچاق هستند، به آنها پيشنهاد همكاري مي دهند، و وقتي اسمال و دوستانش همكاري با حسن را نمي پذيرند براي وادار كردن او مريم را به گروگان مي گيرند. اما اسمال و دوستانش پس از مداخله ي پليس و كشته شدن شاهين مريم را نجات مي دهند.
|