رحمان (آرش) و مژگان (زري)، كه پدر و مادر خود را از دست داده اند، آواره ي كوچه و خيابان مي شوند و از هم جدا مي افتند. رحمان با قاسم (غلامرضا سركوب) آشنا مي شود و او سعي مي كند راه و روش دزدي را به رحمان بياموزد؛ اما رحمان نمي پذيرد و به كار آبرومندي مي پردازد. مژگان نيز توسط مرد نيكوكاري (عبدالله بوتيمار) به فرزندخواندگي پذيرفته مي شود. رحمان (فيروز) با لاله (هاله)، كه در كاباره كار مي كند و فرزند فلجي (داريوش) دارد، آشنا مي شود و براي معالجه ي فرزند او به ناگزير پيشنهاد دزدي قاسم از يك جواهر فروشي را مي پذيرد. در حين سرقت پليس سر مي رسد و يكي از افراد گروه را دستگير مي كند و با بازجويي از او همه ي اعضاي گروه شناسايي مي شوند. آنها به پيشنهاد علي خوشگله (علي آزاد) به خانه مرد نيكوكار مي روند تا با تغيير قيافه از چنگ پليس بگريزند. رحمان در آن جا خواهرش مژگان (سوزي ياشار) را از گردن بندي كه او به گردن دارد مي شناسد و به درخواست او تصميم مي گيرد جواهرهاي دزدي را تحويل دهد؛ اما همدستانش مخالفت مي ورزند و او را مجروح مي كنند. سرانجام اعضاي گروه دستگير و رحمان به پاداش خدماتش به پليس عفو مي شود.
|