مردي به دختري علاقه دارد و براي رسيدن به وصال او به هر كوششي دست مي زند. مرد در اين راه دچارمشكل مي شود و پليس رو در روي او قرار مي گيرد. در يك حادثه مرد يك اسلحه ي كمري را از مأمور پليس مي ربايد و مي گريزد. مأموران پليس او را دنبال مي كنند، و در يك درگيري او را از پا در مي آورند. نامزد مرد، كه از او آبستن است، موقع زايمان، در تنهايي، جان مي دهد. مادر و خانواده ي دختر موقعي بالاي سر او مي رسند كه نوزاد به دنيا آمده و شيون مي كند.
|