دختري بر اثر يك حادثه ي آتش سوزي بي خانمان مي شود و بعد به وسيله ي يك راننده ي كاميون به تهران مي آيد. دختر صداي خوشي دارد و استعداد وي را يك استاد بازنشسته و كناره گير موسيقي كشف مي كند و تعليمش مي دهد. وي به زودي در رديف محبوبترين خوانندگان روز در مي آيد. در اين حال روابط احساسي با يك راننده ي كاميون پيدا مي كند در شرايطي كه لوطي در كاباره به او علاقمند شده است. راننده ي كاميون و لوطي درگيري هايي بر سر دختر دارند سرانجام راننده كاميون در مبارزه پيروز شده و با دختر ازدواج مي كند.
|