خسرو پس از آن كه از همسرش زهره به علت خيانت جدا مي شود عليه زن ها مطلب مي نويسد. ولي يكبار شيطان ظاهر شده و او را با خود به سفر مي برد كه طي آن خسرو در مي يابد تا چه حد شيطان در زن ها نفوذ دارد. او با شيطان سفري به قلب يك زن مي كند و سرانجام نتيجه ميگيرد كه همسرش قصد خيانت نداشته و تنها وسوسه ي شيطان باعث لغزشش شده است. پس از ماجراهايي سرانجام خسرو يكبار ديگر زندگي آرامي را با زهره آغاز مي كند.
|