|
باستان شناس غربي براي كشفياتي در تخت جمشيد، نقش رستم، غار شاپور، و پاسارگاد، با راهنمايي عازم مي شود. دختر مورد علاقه ي راهنما نيز همراهشان است. حضور دختر مشكلات و درگيريهايي را پديد مي آورد و در جريان ماجرايي سرانجام آشكار مي شود كه مرد فرنگي در واقع يك تبهكار است كه در پوشش «باستان شناس» وارد ايران شده است. با اقدامات مرد راهنما، او و همكارانش در ايران گرفتار قانون مي شوند.
|