دكتر مينو رحماني متخصص زنان و زايمان، شوهرش مرده است و در حالي كه قصد دارد با داريوش ازدواج كند، نگران تنها فرزندش امير است. از سوي ديگر امير بيشتر اوقات خود را با پدرام كه يكي از دوستان هم دوره دانشگاهي اش است مي گذراند. در يكي از روزها، پدرام كه فرد مرفهي است به اتفاق امير براي خوشگذراني و شب نشيني از خانه خارج مي شوند، اما در مسير به دليل سرعت غيرمجاز پدرام، اتومبيل ديگري دچار حادثه شده و منجر به مرگ دو نفر به نام بهناز و مهسا مي شود. در تقاطع، حول و حوش دكتر مينو رحماني، امير، بهناز و مهسا آدم هاي ديگري حضور دارند كه به نوعي با تقاطعي بزرگ در زندگي رو به رو شده اند و تقاطع حوادث، زندگي آدم هاي بسياري را تغيير مي دهد.
|