روايت هاي پي در پي از موعظه ها و معجزه هاي مسيح كه در ناصريه اتفاق مي افتد: مسيح همراه با حواريون خود در بين مردم مي گردد و در جواب نمايندگان فريسي ها كه از او نام و نشان و هويتش را مي پرسند، مي گويد كه او آمده تا بشارت ظهور احمد را بدهد. همچنين يك دختر لال و يك زن گوژپشت را شفا مي دهد و اليعاذر را كه مرده است، دوباره زنده مي كند. در تمام اين مدت بارنابا، يكي از حواريون، در حال ثبت موعظه ها و حرف ها و معجزه هاي مسيح است. يهودا اسخريوطي، يكي از حواريون، در مقابل سي سكه حاضر مي شود به مسيح خيانت كند و جاي او را به رومي ها نشان دهد. از اين لحظه فيلم دو روايت مختلف را نشان مي دهد: اولي روايت مبتني بر آن چه كه در انجيل هاي چهارگانه است، يعني دستگيري مسيح و به صليب كشيدن او؛ و دومي كه بر مبناي انجيل بارنابا و روايت هاي اسلامي تصوير شده كه طبق آن در لحظه ورود رومي ها به مقر مسيح، او به آسمان عروج مي كند و يهودا شمايل مسيح را با خود مي گيرد و با لحن و رفتاري متفاوت از مسيح واقعي، مقابل پيلاطوس حكمران رومي فلسطين حاضر و سرانجام مصلوب مي شود.
|