يحيي، جواني است كه محل نامتعارفي را براي ادامه خدمتش انتخاب مي كند. قرنطينه بيماران علاج ناپذيري كه علاوه بر مشكلات جسمي درمان ناپذير، درگيري هاي روحي و رواني خردكننده اي را نيز تحمل مي كنند. يحيي در طول زندگي اش در قرنطينه، تلاش مي كند در كنار بيماران بخشي از روحيه از بين رفته آنها را ترميم كند و در طول اين زندگي درمي يابد خود نيز به دريافت جديدي از پاسخ سؤالات هميشگي و ترديدهايش رسيده.
|