بابك، سهراب و هما باخبر مي شوند كه پدرشان در بيمارستاني در شمال بستري شده است. نحوه برخورد آنها با اين خبر متفاوت است. هر كدام از برادرها به دنبال بهانه اي هستند تا از زيربار اين سفر شانه خالي كنند اما موفق نمي شوند. اين سفر سه نفره، بهانه اي مي شود تا به زندگي آنها بخصوص شخصيت محوري داستان يعني بابك نقب بزنيم.
|