مهسا دانشجوي ترم آخر شهرستاني- است كه به خاطر نياوردن نمره در يك درس ناچار است يك ترم ديگر در تهران بماند. اما او كه تاكنون براي اقامت در تهران با چند نفر از دانشجويان هم دوره اي خود هم اتاق بوده، با فارغ التحصيل شدن آن ها مجبور است به فكر جايي ديگر براي اقامت باشد. اما مگر پيدا كردن جايي مطمئن در دل غولي مثل تهران، براي دختري تنها و شهرستاني، به اين سادگي است؟ جمشيد كه كارش كارگري در رستوران است، مي گويد قصد كمك دارد اما مهسا بايد باور كند؟
|