داستان از سال 10بعثت محمد و زماني که مسلمانان در تحريم اقتصادي هستند شروع ميشود. ابوسفيان با بازي داريوش فرهنگ از ابوطالب که پير است ميخواهد که به محمد بگويد که خدا را در دلش نگه دارد. ابوطالب به اتاق نبي اسلام ميرود و پيامبر در حال نماز خواندن است و بعد از سوره توحيد سوره فيل را ميخواند و سپس در يک فلشبک که اکثر فيلم را شامل شده به سال عام الفيل و تولد پيامبر و دوران کودکي وي از زبان خود ابوطالب به عنوان راوي فيلم ميرود. در سال عام الفيل، ابرهه يکي از سرداران لشکر حبشه به دستور پادشاه اين سرزمين به مکه لشکرکشي ميکند تا کعبه را از بين ببرد. ابرهه به وسيله چندين هزار نفر با فيل، اسب و تجهيزات جنگي فراوان به سوي شهر مکه ميآيند ولي در نزديکي مکه که حريم مکه به شمار ميرود، فيلها به جلو پيش نميروند و تعداد بسيار زيادي پرنده به نام ابابيل در حالي که سنگهايي در ميان نوک خود دارند، بر سر ارتش ابرهه فرو ميريزند و همه را از بين ميبرند. پس از پايان فلشبک، داستان دو مرتبه به سال ده بعثت و اوضاع بد مسلمانان تحريم شده ساکن در بيرون مکه برميگردد و در ادامه روايت نمايان شدن قرارداد تحريمها عليه مسلمانان خورده شده توسط موريانهها به تصوير کشيده ميشود. فيلم محمد از محاصره مسلمانان در شعب ابيطالب آغاز ميشود و به پيش از ميلاد پيامبر اسلام بازميگردد. صحنههاي درگذشت مادر محمد در روستاي ابواء و صحنههاي مربوط به دوران شيرخوارگي و خردسالي پيامبر در روستاي سعديه هم از ديگر بخشهاي فيلم است. فيلم محمد با اولين سفر پيامبر به شام و رسيدن به صومعه بحيرا به پايان ميرسد. «بحيرا» راهبي مسيحي است که درباره ظهور آخرين پيامبر به ابوطالب بشارت ميدهد
|