سارا براي معاينه به دكتر مراجعه مي كند و متوجه مي شود كه توده اي خطرناك در رحم خود دارد و تنها راه درمانش بارداري است. از سوي ديگر فرهاد و نسيم كه دوستان سارا و همسرش هستند از هم جدا مي شوند . ايليا پسر فرهاد و نسيم است كه به دليل مشغله پدر چند روزي به استخر محل كار پيمان مي رود و پيمان متوجه مي شود كه او مشكل ريه دارد و به فرهاد هشدار مي دهد و او هم سهل انگاري مي كند .ايليا يك روز در حالي كه حواس پيمان نيست ، وارد قسمت عميق شده و آب داخل ريه هاي او مي رود و عفونت مي كند تا جايي كه به كما مي رود. اين حادثه زندگي پيمان و سارا را كه خود در چالش براي بچه دار شدن هستند را تحت تاثير قرار مي دهد و در نهايت با كشمكش هاي ميان آنها تنها قرباني اين غفلت ها و بي توجهيها، ايليا است.
|