|
|
|
خلاصه داستان : |
کودکي به نام يحيي که در کنار عمه خود زندگي مي کند. يحيي پس از چند روز که در کوچه با بچه ها بازي ميکند متوجه ميشود که نگاه خوبي نسبت به عمه او در محله وجود ندارد و بچه ها از او مي ترسند ، او کنجکاو مي شود و بدنبال کشف دليل اين تنفر است.
|
|
|