درباره پسر بچهاي است که براي زندگي به يک کشتي متروکه رجعت ميکند و در آنجا به زندگي روزمره ادامه ميدهد تا اينکه يک غريبه وارد کشتي ميشود و جدالي بين او و فرد غريبه بر سر زندگي در کشتي در ميگيرد تا اينکه کشتي را به دو قسمت مساوي تقسيم ميکنند . پسر بچه بعد از مدتي متوجه مي شود آن فرد دختري است که بچه اي هم به همراه دارد و از دست سربازان آمريکايي فرار کرده و تلاش ميکند به او کمک کند. در پايان يک سرباز آمريکايي وارد داستان مي شود که توسط پسر بچه گروگان گرفته ميشود.
|