|
|
|
خلاصه داستان : |
تا خدا تکان تان نداده به خودتان تکاني بدهيد. اين جمله اي است که حاج يوسف, پيرمرد زاهد وارسته خطاب به مردم و مسئولان شهري مي گويد که گرفتار رذايل اخلاقي و اجتماعي شده اند. در پي هشدار حاج يوسف شايعه نزول عن قريب بلا و عذاب الهي آرامش شهر را به هم مي ريزد.
|
|
|