«اختاپوس» از درون يک غار، امورات قلعه را فرمانروايي ميکند. او براي به دام انداختن آهوها و نوشيدن عصاره تن آنها «بل بله» را به خدمت گرفته اما آهوها با نقشه «پيشوني سفيد» از قلعه فرار ميکنند. از سوي ديگر مادر «آهوي پيشوني سفيد» برگشته تا آهو را از «سالار» يعني پدر خواندهاش پس بگيرد و «پيشونيسفيد» به دليل رنجش از سالار، ميخواهد به پيش مادرش بازگردد اما ... .
|