«التفات، بتونه ميزند… التفات دستيار کارگردان است… بايرام سمباده ميکشد… بايرام فيلمبردار است… شهباز آستري ميزند… شهباز بازيگر است… ايوب سقف را رنگ ميزند… ايوب مديرتوليد است… جليل، اما رنگ نهايي را ميزند… وسواس دارد و هر ديوار را بايد سه بار رنگ بزند… چرا؟ چون جليل کارگردان است… حالا اين جماعت ميخواهند اولين فيلم بلندشان را بسازند…، اما حيدر، پدر جليل نميخواهد پسرش در منجلاب سينما فرو رود…»
|