|
|
|
خلاصه داستان : |
شده يه کاري کني بعدش تا سر حد مرگ پشيمون شي؟ شده پشيمون شي ولي دلت نذاره بيخيال شي؟ من کاري کردم که مثل سگ پشيمونم…» فيلم، قصه چند انسان سرگشته است که هر کدام درگير مشکلي شخصي هستند و در مرز آستارا در کلبهاي در کنار آب جمع شدهاند تا به کمک يک آدمپران به صورت قاچاقي از مرز خارج شوند، اما…
|
|
|