خلاصه داستان :
سه جوان كه كارشان در كاباره موفقيت زيادي پيدا كرده با دو مشكل روبرو هستند: وجود يك پيرمرد ـ تاجر ورشكسته ـ كه با خبر شده دخترش كه در اروپا تحصيل مي كند و گمان دارد او هنوز ثروتمند است، قصد دارد به همراه نامزدش به تهران بيايد و روشن شدن واقعيت پيرمرد را شديداً به خاطر خود دختر، ناراحت كرده مشكل بعدي وجود دختر نابينا و سرگرداني است كه آن ها تلاش مي كنند پول كافي براي معالجه اش بدست آورند....
بيشتر
|