سعيد راد:
درويش من را به خوبي ميشناخت...به نقش زينال حسوديم ميشود...شوق ارتباط دوباره با مردم را دارم...
سعيد راد در ادامهي گفتوگوي خود با ايسنا، درباره حضور در فيلم دوئل و ايفاي نقش اسكندر گفت: پس از هفده سال وقفه در فعاليت حرفهاي، نقش اسكندر در دوئل به من پيشنهاد شد. ما بازيگرها، وقتي براي اولين بار فيلمنامه را ميخوانيم، ابتدا دنبال نقش خودمان ميگرديم و سپس كليت فيلمنامه را دنبال ميكنيم.
اين بازيگر پيشكسوت سينماي ايران، در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار هنري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از تاريخچه بازيگري، وضعيت امروز سينما و فيلم دوئل سخن گفت. وي صحبتهاي خود را با اين بيت شعر «خوش تر آن باشد كه سردلبران، گفته آيد از زبان ديگران» آغاز ميكند و ميافزايد: با آقاي امير نادري و فيلمهاي خداحافظ رفيق، تنگنا و ساخت ايران، كارم را در سينما شروع كردم و عمده شناختم را در بازيگري از ايشان دارم و بعد هم با بازي در فيلمهاي بزرگان ديگر بيشتر آموختم. راد اظهار داشت: از اول شروع كارم اين حرفه را جدي گرفتم و سعي داشتم سينما را ياد بگيرم و بشناسم در سه دوره جشنواره سپاس جايزه ويژه منتقدين را گرفتم و در ششمين دوره آن هم به خاطر بازي در فيلم تنگنا به عنوان بازيگر نقش اول سال انتخاب شدم. وي افزود: فراز و نشيبهاي سينما براي يك بازيگر آنهم در سال هاي شلوغ فيلم هاي وارداتي كه تمام امكانات نمايش در سينماهاي خوب و قابل قبول را در بر ميگرفت حق انتخاب را بسيار دشوار ميكرد. آخرين فيلم پيش از انقلاب من «سفر سنگ» به كارگرداني مسعود كيميايي بود. با 7 فيلم كارم را بعد از انقلاب دنبال كردم كه اكثر آنها با اقبال تماشاگر مواجه شد. در فيلم خط قرمز مسعود كيميايي بازي كردم كه در اولين دوره فستيوال فجر به نمايش گذاشته شد اما به اكران عمومي در نيامد. راد با اشاره به خروجش از كشور در سالهاي بعد از انقلاب گفت: بعد از مشكلاتي كه براي كارم در سينما بوجود آمد مجبور به سفر ناخواسته شدم. قبلا اين تجربه تلخ را در فيلم ساخت ايران امير نادري در نيويورك بازي كرده بودم و ميدانستم كه آن طرف، جاي گم كردن هويتها است در تمام سالهاي سخت زندگي در غربت ميدانستم ماندني نيستم چون نميخواستم گم شوم. ريشه من در اينجا بود و برگشتم. هميشه خودم را يك بازيگر ميدانم و فكر ميكنم اگر اين را با لياقت نگويم به اساتيدي كه جلوي دوربينشان نقش ايفا كردهام نا سپاسي ميكنم. وي ادامه داد: با برگشتنم آقاي ناصر تقوايي كه برايشان «صادق كرده» را بازي كرده بودم و آقاي احمدرضا درويش از نسل سينماي جدي بعد از انقلاب، براي بازي در فيلم ايشان دعوت شدم، و اين همان مهمي بود كه سالهاي تلخ را از يادم برد و اميدوارم بتوانم با كارهايم در پيشبرد صنعت سينماي ملي ايران مثبت باشم. بازيگر فيلمهاي سفر سنگ و مرز، با اشاره به كارگردانان و بازيگران امروز سينماي ايران به ايسنا گفت: بازيگراني در دورههاي مختلف صنعت سينما در ايران آمدهاند و زمان خودشان تاثيرگذار بودند. آنها در بدنه كلي سينما ماندگار شدند. بعد از انقلاب از اين دست بازيگران كم نبودند پرويز پرستويي، خسرو شكيبايي، اكبر عبدي، رضا كيانيان، داريوش ارجمند از نسل جديدتر، محمدرضا فروتن، بهرام رادان، پژمان بازغي و .... استاد آقاي انتظامي كه به حق آقاي بازيگر هستند اين ماندگاري را طي سالها ادامه دادند. من در خدمتشان در فيلم صادق كرده بازي كردم و آموختم و الگوي خوبي برايم هستند. همچنين كارگردانهايي كه بعد از انقلاب آمدند وارثان شايسته و خوبي براي ادامه راه سينماي جدي و ملي كشورمان بودند و كارهايشان در كنار اسمشان سينماي با هويت ما را بيشتر به دنيا معرفي كرد. وي گفت: احمدرضا درويش، ابراهيم حاتمي كيا، مجيد مجيدي، عباس كيارستمي، محسن مخملباف، پناهي و قبادي را ميتوان ادامه دهنده راه مسعود كيميايي،ناصر تقوايي،امير نادري، سهراب شهيد ثالث، بهرام بيضايي،داريوش مهرجويي و خيلي از بزرگان ديروزو امروز سينما دانست. سعيد راد، در ادامه به بازي در تئاتر اشاره كرد و اظهار داشت: من دو بازي در تئاتر را در غربت تجربه كردم. «آ با كلاه و آ بي كلاه» و «آخرين بازي» كه هر دو كار را آقاي محمود استادمحمد كارگرداني كردند. خودم را نميتوانم يك بازيگر مطلق در تئاتر بدانم. به نظر من بازيگري در تئاتر و سينما دو مقوله بسيار جدا است بازيگراني كه هم در تئاتر و هم در سينما موفق عمل كردهاند در دنيا بسيار نادر هستند و اصولا وقتي در سينما بازي ميكنند گرايش بازي بيشتر همان ميزانس تئاتري است. وي تأكيد كرد: تماشاگر سينماي ايران خيلي آگاه است. تعيين كننده اصلي اوست نميتوان بيتفاوت باشي و تاييد اين آگاهي را هم بخواهي آنوقت در سطح قرار ميگيري و صندلي سالن هاي سينما خالي ميماند. نسل امروز تماشاگر سينماي با هويت ملي از جريان اين سينما گاهي جلوتر است اگر نتواني با او رقابت داشته باشي و جلو نزني تنها ميماني و سينما يعني تماشاگر براي تمام دنيا. به هر حال سينما در ايران در هر دوره و هر زمان مشكلات خودش را دارد و ما اگر سليقهاي نگاه نكنيم و تخصصي به اين مهم بپردازيم خيلي از مسايل درون سينما حل ميشود.انتهای پیام /