عزيزالله حميد نژاد در گفت و گو با "مهر":
اشك سرما بر مسالمت و آشتي در جامعه تاكيد دارد
فيلم سينمايي " اشك سرما " بر ايجاد مسالمت و آشتي ميان افراد مختلف جامعه تاكيد دارد.
عزيزالله حميد نژاد، کارگردان فيلم سينمايي " اشک سرما" در گفت و گو با خبرنگار سينمايي "مهر"، درباره مضمون اثر و هم سنخ بودن آن با شرايط موجود در جامعه امروز، ضمن بيان اين مطلب گفت: به عقيده من وضع جامعه امروز با مضمون اين فيلم هماهنگي زيادي دارد. چون موضوع کلي فيلم درباره صلح، آشتي و زندگي مسالمت آميز است که در هر دوره و براي هر قشري مي تواند جذاب و قابل توجه باشد. از طرف ديگر، ما دوران پس از جنگ را مي گذرانيم و بايد نسبت به مسايل و موضوع هاي موجود در جنگ تحميلي حساس باشيم و جامعه را به سمت فهم اين مسايل سوق بدهيم. وي در ادامه خاطر نشان کرد: انگيزه من از ساخت اين فيلم دست يافتن به شرايطي است که اقوام فارس و کرد و ديگر اقوام ايراني در کنار هم به تماشاي فيلم بنشينند و از تماشاي آن لذت ببرند و با نگاهي انساني به يکديگر، تعصب هاي قومي را کنار بگذارند. اين کارگردان درباره اينکه فيلم مساله عشق و جنگ را در تضاد با هم قرار مي دهد اما با از بين رفتن عاشقان جنگ بر عشق پيروز مي شود، گفته است: من فکر مي کنم اتفاقاً در اين فيلم عشق است که بر جنگ پيروز مي شود. زيرا آنچه که با پايان يافتن فيلم در ذهن مخاطب مي ماند دوستي، عشق و محبتي است که ميان اين دختر و پسر جريان دارد. از نگاه مخاطب حتي کشته شدن اين دو نفر مي تواند دليلي بر اين مطلب باشد که عشق کمال يافته اي ميان اين دو نفر جريان دارد. چنانکه حاضرند به خاطر يکديگر جانشان را از دست بدهند. حميد نژاد در اين خصوص که روايت وقايع جنگ با توجه به عدم درک صحيح آن از سوي جوانان فيلم را در جذب مخاطب با مشکل مواجه مي سازد، توضيح داد: انسانيت و عشق موضوع هايي هستند که جوانان در برهه هاي مختلف زندگي خود آن را تجربه مي کنند و چون اين دو صفت انساني محور اصلي داستان را تشکيل مي دهد، شرايط ارتباط مخاطب با فيلم را فراهم مي کند. مهمتر اينکه زبان عشق جهاني و فراگير است و مختص نسل، نژاد و زمان خاصي نيست. سازنده " اشک سرما" درپاسخ به اين تصور که اينکه پايان بندي داستان با توجه به تغيير ناگهاني فصل از زمستان به بهار تاحدودي غير منطقي است، يادآور شد: سکانس هاي مياني در فيلم وجود دارد که اين تغيير آرام فصل از زمستان به بهار را توجيه مي کند. بازجويي هاي جداگانه از دختر و پسر، سبزه زدن سنگر کياني و پوشيدن لباس نو به وسيله اين سرباز، مقدمات همين تغيير فصل را فراهم مي آورد. از طرف ديگر، بهار نمادي است از دميدن عشق و پيروزي آن بر شرايط دشواري که بر داستان حاکم است و همچنين نمايانگر گذر از سختي و رسيدن به آساني است. وي درباره ويژگي جلوه هاي ويژه اين فيلم اظهار داشت: از نظر تکنيکي اين فيلم عرصه تجربه نشده اي بود. به همين خاطر ما به سمت تجربه اموري رفتيم که به خاطر دشواري آن کمتر تهيه کننده و کارگرداني حاضر است به تجربه آن بپردازد. کار کردن در برف و بوران از جمله دشواري هاي ساخت اين فيلم به شمار مي رود. چنانکه گاهي موتور دوربين يخ مي زد و از حرکت مي ايستاد و ما با استفاده از دستگاهي که در اختيار داشتيم، بايد دوربين را مرتب گرم نگه مي داشتيم تا يخ نزند. همچنين حرکت دادن دوربين روي ريل دشوار بود. از سوي ديگر مساله ايجاد جلوه هاي ويژه در فيلم مطرح بود که بايد به خوبي صورت مي گرفت تا طبيعي از آب در بيايد. در اين بين بايد هماهنگي قابل توجهي ميان عوامل ايجاد جلوه هاي ويژه و ضبط تصاوير برقرار مي شد. به طور کلي استفاده به موقع از امکانات و وسايل موجود براي توليد اين نوع فيلم ها از اهميت قابل توجهي برخوردار است. حميد نژاد در مورد نحوه همکاري اش با بازيگران در اين اثر گفت: من با توجه به تجربه هايي که در ساخت فيلم هاي قبلي خود به دست آورده ام، به شيوه مشخصي در هدايت و بازي گرفتن از بازيگران دست پيدا کرده ام. بر اساس اين شيوه من براي ايفاي درست نقش ارتباط موثر و ويژه اي با بازيگران پيدا مي کنم تا حرف همديگر را به خوبي بفهميم. همچنين فيلمنامه را به طور کامل در اختيار بازيگر نمي گذارم؛ بلکه سکانس، سکانس بازيگرها را به سوي ايفاي درست نقش ها هدايت مي کنم تا آرام آرام از سطح به عمق برسند و با شخصيت مورد نظر ارتباط برقرار کنند. چون به اين طريق مي توانم بازي بهتر و کامل تري از بازيگرانم بگيرم. وي در ادامه توضيح داد: براي ساخت اين فيلم، من فيلمنامه را به طور کامل به گلشيفته فراهاني ندادم، بلکه هر سکانس را جداگانه کار مي کرديم و بعد سراغ صحنه بعدي مي رفتيم. البته پارسا پيروزفر همه فيلمنامه را در اختيار داشت. ولي او نيز همراه با تمرين، سکانس به سکانس پيش مي رفت. اين را هم بايد بگويم که فيلمبرداري اين اثر شرايط دشواري را بر بازيگران تحميل مي کرد که هر بازيگري تاب تحمل آن را ندارد. اما اين بازيگران تا انتهاي فيلم گروه را با صبوري همراهي کردند. بازي کردن در برف و سرما و ايفاي نقش در برابر فن هاي بزرگي که بوران را ايجاد مي کرد، بخشي از دشواري هاي بازي در اين فيلم است. لازم به ذکر است داستان فيلم سينمايي " اشک سرما" راجع به فعاليت تعدادي از سربازان ايراني در کردستان است که براي محافظت از راه هاي کشور و خنثي کردن مين هاي کاشته شده به وسيله گروه هاي محارب فعاليت مي کنند. با مرگ يک مين ياب و سربازاني که روي مين مي روند، فرمانده آنها با مرکز تماس مي گيرد و براي انتقال يک مين ياب با تجربه درخواست مي دهد. سرباز کياني که هفته هاي پاياني دوران خدمت سربازي اش را سپري مي کند، از سوي مرکز به منطقه اعزام مي شود. اين سرباز با دختر چوپاني آشنا مي شود که يکي از اعضاي محارب نظام در منطقه کردستان است و ... در اين فيلم بازيگراني چون پارسا پيروز فر، گلشيفته فراهاني، علي روئين تن، نورالدين گودرزي و مهرشاد کارخاني ايفاگر نقش هاي اصلي هستند. اين اثر پس از فيلم هاي هور در آتش، ستارگان خاک، قله دنيا و شکوفه هاي سنگي پنجمين ساخته عزيز الله حميد نژاد به شمار مي رود.انتهای پیام /