1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 576  تاريخ مخابره خبر:  ۳/۱۱/۱۳۸۳  نوع : خبر
 کد خبر : 138311032010  ساعت مخابره خبر: ۱۸:۴۲:۰۵
    ۱۳۸۳/۱۱/۰۳                              تاريخ نشر خبر :  
 

انسيه شاه حسيني:

مي خواهم حرف بزنم

«انسيه شاه حسيني» متولد 1333 گرگان (تركمن صحرا) فيلمنامه نويس، نويسنده رمان (برنده جايزه بيست سال ادبيات داستاني ايران)، خبرنگار جنگي، روزنامه نگار، فيلمساز مستند جنگ، مستندساز اجتماعي و انتقادي، وي نخستين فيلم مستند خود «بچه هاي بلوچ» را در سوئد به مدت 2 ماه اكران كرد و با ساخت فيلم كوتاه داستاني 35 ميليمتري «مجال» توانست برنده جايزه برترين فيلم و جايزه ويژه جشنواره فيلم «سئول» كره جنوبي شود و در جشنواره «سان دنس» امريكا به عنوان شاخص ترين فيلمساز ايراني مورد توجه قرارگيرد، فيلم «غروب شد بيا» ساخته وي در جشنواره بيست و سوم فجر و بخش مسابقه همچنين فيلم هاي اول و دوم حضور دارد. گفتگو سايت سينمايي سوره با شاه حسيني را به بهانه اكران «غروب شد بيا» بخوانيد:

    در كارهاي مستند شما مثل «بچه هاي بلوچ» و «آخرين روز تابستان» و تا فيلم بلند «غروب شد بيا» شاهد گرايش شديد شما به فولكلور هستيم، چرا اين همه اسرار به مفاهيم فولكلوريك داريد؟
- من از فولكلور يا از هر دستمايه ديگري براي فيلم هايم استفاده مي كنم. فولكلور بهانه است؛ مثل جنگ يا هر حادثه ديگر مثل ورزش كه دست آويزي براي بيان مقصود مي شود. تأكيد آنچناني بر فولكلور و سوء استفاده از آن براي جشنواره پسندي نيست؛ مي خواهم حرفم را بزنم، خلاف برخي دوستان كه به تاريخ و باستان گرايي و پند و اندرز گرايش دارند، من هر زماني كه به اين مفاهيم فكر مي كنم دچار خسران و افسوس و حسرت مي شوم، براي آن هايي كه ديگرنيستند، با اين همه هر چيزي كه ريشه اش در كهن الگوها و گذشته ديرين ايران باشد به من قدرت مي دهد.
    در فيلم «مجال» شما ازجمع بزرگ و ارزشمند حرفه اي ها مثل «پرويز پرستويي» و «فاطمه معتمدآريا» و «تورج منصوري» بهره مي بريد. چه شد كه در «غروب شد بيا» اين روند عالي قطع شد اگر چه شايد اين استفاده نكردن از بازيگران كمتر ستاره شده به فيلم در جاهايي كمك هم كرده باشد؟
- من اگر صادقانه بگويم عليرغم آن كه فيلم «مجال» در ايران و خارج بسيار موفق شد؛ اما در نهايت كسي چندان توجهي نكرد. من مثل گربه اي ضعيف كه در خيال راحت خود در‌ آفتاب لم داده ناگهان با دري بسته روبروه شدم و يك چماق به دست روي سرم ايستاده بود، حالا ديگر گربه مجبور است ترس را كنار بگذارد و اداي «ببر» را درآورد، بايد بجنگد و زخمي شود و راه گريزي براي خودش فراهم كند، ديگر‌آن گربه، مظلوم و آرام نيست، حالا قوي تر شده، حكايت «مجال» همين است. از «مجال» به بعد هرچه كه دارم مديون دوستانم «تورج منصوري»، «پرويز پرستويي» و «فاطمه معتمدآريا» و ساير دوستان است، ولي متأسفانه «مجال» در هر جشنواره داخلي كه شركت كرد همه داورها تك تك تبريك گفتند؛ اما جز يك تقدير لفظي كار ديگري براي «مجال» صورت نگرفت، مي پرسيدم چرا؟ پاسخ اين بود: «خب فيلم تو از عوامل حرفه اي استفاده كرده است؛ پس نمي شود قضاوتش كرد! چون حق ديگران ضايع مي شود»؛ انگار من جزء ديگران نبودم. به همين دليل ازبازيگران كمتر شناخته شده در «غروب شد بيا» استفاده كردم و چون پيشينه ام در ادبيات است، قصه برايم اهميت بيشتري داشت. پس در اين فيلم، عليرغم همه لطفي كه دوستان صاحب نام و بسيار عزيزم به بنده داشتند، با اجازه ايشان و با مشورت فراوان، خواهش كردم تا بتوانم با دوستان ديگري فيلم را بسازم.
    شما پيش تر فيلم هاي مستند جنگي مي ساختيد و خبرنگار و روزنامه نگار جنگ بوديد و مي دانم كه گرايش فراواني به تم جنگ داريد چه شد كه در «غروب شد بيا» با سرعتي عجيب تم جنگي فيلم «آخرين روز تابستان» را كنار گذاشتيد و به سراغ «غروب شد بيا» رفتيد؛ تم عشق؟
- من معتقدم دنيا را سه چيز مي سازد و اداره مي كند: عشق، جنگ و فوتبال. بنابراين فيلم عاشقانه «غروب شد بيا» را ساختم. مي دانيد كه كار بعدي من «شب بخير فرمانده» يك فيلم جنگي است. من فيلمنامه «شب بخير فرمانده» را آماده داشتم اما ترجيح اين بود كه «غروب شد بيا» ساخته شود. علتش اين بود كه فيلم جنگي پيچيدگي بيشتري دارد و «غروب شد بيا» به لحاظ ساختار اجرايي و شكل روايت فيلم به مراتب ساده تري نسبت به «شب بخير فرمانده» است. چون جنگ، گونه اي «پايمردي» مي طلبد و الآن آماده اين كار هستم. اما حكايت «غروب شد بيا» خودش يك رمان است كه چه مراحلي را گذراند تا ساخته شد و برايش چه زحماتي متحمل شدم، اما ازكار واقعاً راضي هستم. فيلم اگرچه قصه اي است كه روايت مي شود اما سرشار ازنشانه هاست.
    درست است؛ اما اين همه نشانه و رمز و زيبايي شناسي در «غروب شد بيا» آزار دهنده و نگهدارنده نيست و مانع ارتباط دو قشر ارزشمند فرهيختگان جامعه و عوام بافيلم نمي شود.
- «غروب شد بيا» احترام به شعور تماشاچي است. من شرايطي داشتم كه فقط مي خواستم قصه ام را به ساده ترين شكل و روان ترين شيوه ممكن بيان كنم. ممكن است به عنوان كارگردان به سينماي حرفه اي بدهكار باشم و يا به تماشاچي حرفه اي؛ اما حداقل به آن هايي كه به سينما مي آيند كه حرف حساب بشنوند و چيزي براي ديدن داشته باشند، اداي دين كرده ام و اميدوارم در فيلم بعدي به سينماي حرفه اي و تماشاچي حرفه اي بسيار محترم، بيش تر اداي دين كنم. من مطمئنم هيچ كس از ديدن «غروب شد بيا» شرمنده نخواهد شد.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com