بيدار شو آرزو: اشك، ماتم، آوار، بم!
دور ششم از سري نشست هاي نقد و بررسي فيلم هاي اكران شده سينماي مطبوعات اختصاص به فيلم «بيدار شو آرزو» ساخته «كيانوش عياري» داشت. اين جلسه ساعت 20 روز شنبه (17 بهمن ماه) در محل سينما صحرا با حضور كارگردان، بازيگران فيلم ( بهناز جعفري، مهران رجبي) منصور آذرگل (مدير فيلمبرداري) اميد رئيس دانا (آهنگساز فيلم) و اهالي مطبوعات و رسانه ها برگزار شد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، «كيانوش عياري» كارگردان، نويسنده، تدوين گر، طراح صحنه و تهيه كننده: فيلم «بيدار شو آرزو» كه خيلي دير هم به جلسه رسيد، گفت: بگذاريد در خصوص كيفيت اين فيلم و برتري وعدم آن نسبت ديگر كارهايم چيزي نگويم چون در جايگاهي نيستم كه ارزيابي كنم. در خصوص اينكه كلاس درس را در اين فيلم زود فيلمبرداري كردم و نشان دادم، نه، اين طور نيست. 12 روز از زلزله بم گذشته بود و زودتر هم كلاس ها داير شد پس با واقعيت منافات ندارد. اين كه گفته شد، كيفيت صوتي و صدايي فيلم آزاردهنده است قطعاً نبايد اين را قبول كرد چون من كپي فيلم را نديده ام، نگران شدم. اميدوارم اين عيب نباشد و فقط مشكل سيستم پحش سينما باعث آن باشد. وي ادامه داد: من در اين فيلم سعي نكردم كه كسي را به گريه بيندازم خود موضوع به قدر كافي تراژيك است و من همه تلاشم را كردم كه از اين كيفيت كم كنم؛ اما اين حس درنهاد موضوع وجود داشت و با هر شكل نميتوان تأثيري روي اين حالت گذاشت. اين كه گفته شد با مستندهاي تلويزيون تطابق دارد، بايد بگويم اينگونه نيست و هيچگونه تطابقي با گزارش هاي مستندگونه ندارد. پيش تر براي طبس كمك كرده ام تا پيرمردي فرزندش را بيابد، 26 سال گذشته بود كه زلزله رودبار پيش آمد و باز دو دل بودم، اما بم ديگر جاي تأمل نگذاشت، ترديد بزرگ را كنار گذاشتم و اين فيلم را ساختم. «بهناز جعفري» بازيگر زن فيلم «بيدار شو آرزو» در اين نشست گفت: نمي دانم چطور شد كه آمدم و ديدم كه در بم هستم. قرار شد در اين فيلم بازي كنيم، شرايط خيلي سخت بود. سعي نكردم بازي كنم تنها كاري كه كردم مبارزه با وسوسه بازي كردن بود. خواستم همرنگ آن جماعت داغدار باشم. تصويري از بازي هاي من و احساسات من به عنوان بازيگر ديده نشود. من زن بومي نبودم. معلم بهتر بود كه لهجه نداشت و من بدون لهجه بودم. نخواستم با نقش همذات پنداري كنم. به عنوان يك بيننده به زنان بومي نگاه مي كنم بعد سعي در نوآوري آن كردم. در فيلم مدت ها، طول كشيد تا از خاك هايي كه رويم ريختند بيرون بيايم. فقط دلم مي خواست كه هيچ وقت اين اتفاق نيفتد. من نقش هاي سخت را اتفاقي قبول مي كنم ولي دوست دارم كه رنج بكشم و رنج كشيدن در نقش برايم لذت بخش است. پس «مهران رجبي» بازيگر مرد فيلم «بيدار شو آرزو» گفت: من داغدار اين حادثه نيستم اما داغدارم. هر كس به سهم خودش در اين فيلم كمك كرد، آقاي عياري از من خواست بازي كنم. هر كسي هديه اي داد؛ اما آقاي عياري بهترين كار را كرد و فيلمي براي بم ساخت. ما چند روز بعد از زلزله به بم رفتيم، هنوز جنازه ها زير آوار بودند. در شرايط بسيار سخت خودمان را بي وجدان حساب مي كرديم چون داشتيم فيلم مي ساختيم. گريه كردن در آن حال و هوا كار سختي نبود. به هيچ وجه سخت نبود. «منصور آذرگل» مدير فيلمبرداري فيلم «بيدار شو آرزو» گفت: كار يك اتفاق طبيعي را نشان مي داد كه هر فيلمبرداري درست دارد در آن لحظه در بم باشد. سهم من از يك كار خبري بيشتر شد و اين افتخاري بود كه در خدمت گروه و آقاي «عياري» باشم. در پايان «اميد رئيس دانا» آهنگساز فيلم «بيدار شو آرزو» گفت: چون حال و هواي كار فضاي ويران زلزله و... را نشان مي داد اين شد كه از سازهاي زنده استفاده نكردم و نتيجه اين شد كه از موسيقي الكترونيك بهره بگيرم. هر نتي كه در فيلم نواخته شده از فيلتر آقاي «عياري» گذشت و در واقع ما با هم اين موسيقي را ساختيم.انتهای پیام /