خيلي دور، خيلي نزديك از هزار كيلومتر تا 70 كيلومتر چشم انداز

سيدرضا ميركريمي: شخصيت از نظرمن، مهمتر از مخاطب فيلم نيست

دور هفتم از نشست هاي نقد و بررسي فيلم هاي اكران در روز هفتم جشنواره فيلم فجر به فيلم «خيلي دور، خيلي نزديك» به كارگرداني «سيدرضا ميركريمي» اختصاصداشت. اين نشست با حضور كارگردان، مسعود رايگان، افشين هاشمي (بازيگران فيلم)، بهرام دهقان (تدوين گر)، بهمن اردلان (صدابردار و صداگذار) و اهالي مطبوعات در محل سينما صحرا ساعت 18 روز يكشنبه (18 بهمن ماه) برگزار شد.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، «سيدرضا ميركريمي» كارگردان فيلم «خيلي دور، خيلي نزديك» گفت: فكر كار روي اين فيلمنامه به قبل از «كودك و سرباز» برمي گردد اما جرأت كاركردنش را نداشتم. چيزي نزديك به 9 ماه روي فيلمنامه كار كرديم. وقتي به لوكيشن رفتيم بازنويسي يازدهم و 110 صفحه از فيلمنامه در دستم بود. سفرهاي  زيادي رفتم. چشم اندازهايي با فاصله مكاني 1000 كيلومتر تا 70، 80 كيلومتر را استفاده كردم. پروداكشن بسيار سخت بود. بعد از پروانه ساخت، توافق حوزه هنري را براي مشاركت و سرمايه گذاري فيلم گرفتم، كار در اصل مال حوزه است. البته مديريت پروژه را خودم برعهده داشتم.
    «مسعود رايگان» بازيگر «خيلي دور، خيلي نزديك» گفت: اولين تجربه سينمايي من «خاموشي دريا» اثر «موسائيان» بود كه به ايران آمدم چون در تئاتر ملي سوئد كار بازيگري مي كردم. آقاي ميركريمي مرا دعوت كردند و ديدم چقدر خالص هستند. خالصانه كار كردم ولي قضاوت با شماست.
    ميركريمي در مورد شخصيت دكتر عالم گفت: نمي دانم در آن لحظات كه خدا را مورد خطاب قرار مي دهد واقعاً به خدا شك داشت يا نه؛ اما دكتر خودش را رها مي كند. بعضي مواقع فكر مي كنيم كه حتماً بايد اتفاق، يك تحول عميق باشد، بد به خوب تبديل شود يا انگار مكلف هستيم به سامان برسانيم و تغيير دهيم؛ اما شخصيت از نظر من مهمتر از تحول مخاطب نيست. بايد فضا را در مخاطب ايجاد كرد، نقش بازيگر در فيلم هرچه هست بايد روي مخاطب اثر بگذارد.
    «بهرام دهقان» تدوين گر فيلم گفت: ما معمولاً سخنوران خوبي نيستيم، خلاصه بگويم تجربه كار روي اين فيلم كه نمي دانم چندمين كار تدوين من است تازه ترين و جذاب ترين كارم بود كه برايم مثبت تمام شد و از همه كساني كه در اين كار كمكم كردند ممنونم.
    «سيدرضا ميركريمي» ادامه داد: پلان اصلي فيلمنامه درباره يك سفر تقديرگونه است. يك دعوت بدون آنكه خود مدعو بداند كه قرار است اتفاقي برايش بيفتد. هميشه سفر از همه چيز به هيچ چيز و بعد همه چيز مهم است. دوست ندارم دل و جگر فيلمنامه ام را بيرون بكشم. كوير بي رحم است اما اتفاقاً آن طوفان در كوير چقدر نجات دهنده است، نجات دهنده معني اش زنده بودن نيست. به همين دليل آخر فيلم را خيلي رئاليستي تمام نكردم. نجات دكتر همه بار معنايي فيلم بود و يك ضرورت انكارناپذير. اگر دكتر نجات پيدا نمي كرد، كل فيلم بي معني مي شد.
    در ادامه «افشين هاشمي» ديگر بازيگر فيلم گفت: نقش روحاني اين فيلم كه در واقع اولين تجربه سينمايي من است با توجه به پيشينه تئاتري ام، برايم حساس بود.
    كار با يك گروه كاملاً حرفه اي و اين حجم كار، توانايي و اخلاق بالاي گروه، برايم جذاب بود. اينكه ميركريمي بسيار اصرار به هرچه بي آلايش بودن نقش داشتند جالب توجه بود. ايشان مي خواست كه از بيرون كردن عواطف آنچنان كه در تئاتر مرسوم است پرهيز كنم و اين برايم مشكل بود. پيشينه تئاتري و راهنمايي هاي ايشان به من كمك فراواني كرد.
    سپس «بهمن اردلان» صدابردار و صداگذار فيلم «خيلي دور، خيلي نزديك» گفت: تجربه «دوئل» و «لاك پشت ها هم پرواز مي كنند» كه هر دو تجربه كار در فضاي باز را مي طلبيد به من در اين كار كمك كرد. همكاري با آقاي ميركريمي جزو افتخارات ماندگار زندگي ام است.
    «ميركريمي» در پايان اين نشست درخصوص تم مذهبي فيلم گفت: تم مذهبي در كارهايم به اين دليل است كه فعلاً همين نوع و جنس كار را بلدم. بگذاريد جنس جور باشد. آقاي رايگان به واسطه آقاي پرستويي به من معرفي شدند. در مورد ريتم كار اگر لازم شد كوتاهش مي كنيم. در مورد لهجه بايد سر و ساماني به كار مي دادم و من لهجه خراساني را دوست دارم.
انتهای پیام /