ايرج كريمي كارگردان فيلم: «باغهاي كندلوس»
هيچ كس تصميم به مؤلف شدن نمي گيرد
نقد و بررسي فيلم «باغهاي كندلوس» ساخته «ايرج كريمي» با حضور كارگردان، «محمدرضا سكوت» (فيلمبردار)، ناجي، شاهرخ فروتنيان، احسان اماني بازيگران فيلم و اهالي مطبوعات ساعت 18 روز دوشنبه 19 بهمن ماه در محل سينما مطبوعات (سينما صحرا) برگزار شد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، «ايرج كريمي» نويسنده و كارگردان فيلم «باغهاي كندلوس» در ابتداي جلسه گفت: اينكه گفته شد نوع ژانر فيلم من سينماي شاعرانه و مؤلف است بايد عرض كنم، در مورد سينماي مؤلف حداقل نوعي تعريف وجود دارد كه سرچشمه اش به دهه 1950 برمي گردد. مهم اين است كه هيچ كس تصميم به مؤلف شدن نمي گيرد و هيچ سينماگري نمي تواند تصميم بگيرد كه مؤلف باشد يا نباشد؛ بلكه بايد به كشف ديگران درآيد. يك فيلم تك، به تنهايي سينماي مؤلف نيست، زنجيره اي از مفاهيم و رويكردهاي هماهنگ و عناصر سبك فيلمساز كه تكرار پذير و در همه ژانرهايي كه فيلمساز كاركرده وجود مشخصه وي هستند، مؤلف را پديد مي آورند و ما سينماي مؤلف داريم اما فيلم مؤلف نداريم. من شخصاً عادت دارم با سناريو كامل شده كار نكنم؛ اگر چه چيزي را براي ارائه آماده مي كنم؛ اما خودم را آزاد مي گذارم و با الهام از لوكيشن ها و شخصيت هاي واقعي بازيگران فيلم و همه ايده هاي عوامل ديگر كار، فيلمنامه را شكل نهايي مي بخشم. هرچه رابطه ام با همكارها صميمي و دوستانه تر باشد، دنياي واقعي تري خلق مي شود و مدنظرم مي آيد. سپس«محمدرضا سكوت» فيلمبردار اين فيلم گفت: اميدوارم با سه كاري كه تا حالا در جشنواره به عنوان مدير فيلمبرداري داشته ام خسته كننده نشده باشم. اين فيلم بار نهمي است كه با آقاي «ايرج كريمي» همكاري كرده ام. بنده در بخش فني كمكشان هستم. به نظرم كاري كه در اين فيلم انجام داده ام روان تر از باقي كارهاي حاضر در جشنواره است. حدود يك ماه فيلمبرداري را به اتمام رسانديم و اگرچه به نظر سرعت بالايي است؛ اما حساسيت و دقت بالا بود و استثنائاً امكانات و وسايل خوبي بعد از چندسال، در اختيارم بود. «شاهرخ فروتنيان» بازيگر فيلم «باغهاي كندلوس» گفت: من «كريمي» را دوست دارم و اين يك همكاري دوستانه است و به آن افتخار مي كنم. در مورد نقش ايشان به من گفت: دوست داري كه حال و هواي شيريني مرگ را تجربه كني و من پذيرفتم. «احسان اماني» ديگر بازيگر فيلم گفت: اين اولين كارم با آقاي كريمي بود. كار اصلي من در زمينه تبليغات است و بعضي وقت ها فيلم كوتاه و مستند هم مي سازم. دوستاني كه از نقش من راضي نبودند بايد بگويم خوب تماشاچي بايد نظرش را بگويد. سپس «ناجي» يكي ديگر از بازيگران اين فيلم گفت: اين كار اول من با ايرج كريمي است. گروهي واقعاً حرفه اي بودند. كاراكتري كه به بنده محول شد را با تلاش فراوان به انجام رساندم. من پيش تر با آقاي مجيدي وارد سينما شدم و خوشحالم كه در خدمت آقاي كريمي بودم. «ايرج كريمي» كارگردان فيلم ادامه داد: در مورد ساختار غيرمتعارف فيلم «باغهاي كندلوس» به دنبال همكاران حرفه اي و كلاسيك نرفتم چون با روحياتشان آشنا هستم كه كليشه هاي سينما را به نحو كامل مي دانند به همين دليل ترسيدم كه به سراغ تدوين گران كلاسيك بروم كه صد البته استاد هم هستند. طبيعتاً به سراغ يك جوان رفتم. «رضا شيرواني» مثل خودم بي رحم و قصاب است. مجري صرف ايده هاي بنده نبودند و بسيار خوش فكر هستند. حتي سكانس ها را هم حذف مي كرديم. 4 سانس را بيرون كشيديم. «شيرواني» شايستگي عنوان تدوينگر را دارد. شير و عسل كه در فيلم آمد يك مفهوم قرآني است و به زعم دوستان به مهر هفتم «اينگمار برگمان» برنمي گردد سيد در واقع فرشته مرگ نيست اما فرشته است. فرشته مرگ، شخصيت پستچي است و باغ، رمزي از بهشت است. ما ايراني ها اين انديشه هاي ازلي را با خودمان داريم. انگار تمامي فيلم من، يك بزرخ از بهشت يا بهتر بگويم يك «بهشت برزخي» است. ما در سينماي ايران، سابقه ديالوگ نويس خوبي نداريم. پرسوناژهاي به اصطلاح روشنفكر و تحصيل كرده اي كه طرح شده اند، اساساً روشنفكر و تحصيل كرده نيستند. آدم هاي من، آدم هاي اهل نقاشي، تئاتر و هنر و مطالعه هستند، طبيعتاً ساده تر از عوام، نيات دروني خودشان را بيان مي كنند و نيازهايشان هم بغرنج تر است. از نظر عوام قطعاً رفتارهاي طبيعي اين قشر ممكن است عجيب و غلو شده به نظرآيد ولي در واقع اين طور نيست. البته تاحدي مي پذيرم كه ممكن است شعاري حرف زده باشم اما نكات قابل تأمل زيادي در فيلم وجود دارد كه شعاري نيستند. و من فكر مي كنم كه فيلم ضعيف نيست. من فارغ از سنت گرايي به طبقه متوسط مي پردازم. هيچ فيلمي هم به تنهايي نمي تواند همه طيف ها را دربرگيرد.انتهای پیام /