1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 796  تاريخ مخابره خبر:  ۱۷/۲/۱۳۸۴  نوع : خبر
 کد خبر : 138402170012  ساعت مخابره خبر: ۱۶:۱۹:۳۷
    ۱۳۸۴/۰۲/۱۷                              تاريخ نشر خبر :  
 

گزارشي از پديده‌اي با عنوان «سينماي معناگرا»در چادر سينما

«نوظهور در لغت، پرقدمت در مفهوم»

همزمان با افتتاح «چادر سينما» در نمايشگاه بين المللي كتاب و مطبوعات كه به محلي براي نمايش آثار معناگراي سينماي ايران ، برپايي نشست‌هاي تخصصي و بحث و تبادل نظر در اين خصوص تبديل شده است، اشاره‌اي به بحث‌هاي مطرح شده در اين نشست‌ها مي‌كنيم.


عبدالله اسفندياري(چرا لغت «معناگرا»)
    به گزارش سايت سينمايي سوره، بحث‌هايي پيرامون نامگذاري مطرح شد؛ نام‌هايي همانند ماوراي انديشه و سينماي فرانگر پيشنهاد داده شد و بالاخره اين كلمه تصويب شد.
مقصود ما سينماي معنادار نيست با توجه به سابقه معني و صورت در ادبيات و مباحث عرفاني اين مفهوم تنها جنبه توجه به زندگي آدمي را مدنظر قرار مي‌دهد. نگاه به واقعيت و آنچه در لايه‌هاي زندگي بشر مطرح است، مورد توجه ما بوده است.

اسماعيل بني‌اردلان(مدرس دانشگاه)
    اسماعيل بني‌اردلان يكي از مدرسان دانشگاه هنر نيز در اين باره چنين گفته است: سينماي معناگرا يك ژانر نيست. هدف ما شايد اين است كه انسان در زندگي بايد به دنبال زندگي و نوع نگرشي متفاوت باشد. ما مي‌خواهيم سينماي معناگرا ما را از روزمرگي جدا سازد و جريان سيال ذهن و ماورايي ذهن را به كار اندازد.

استفن سايمون( تهيه‌كننده سينما)
اما يكي از بهترين تعاريف در باب سينماي معناگرا را استفن سايمون( تهيه‌كننده سينما) مي‌دهد. وي كتابي در همين باره به نگارش درآورده است. «اصولاً ژانري به نام سينماي معناگرا وجود دارد، سينماي معناگرا، سينمايي است كه به مخاطب خود اطمينان مي‌دهد كه در اين جهان تنها نيست و بايد به آينده ايمان داشت. بايد چراغ اميد را در دل زنده نگه داشت.»
اما ديدگاه‌هاي متفاوت و بسياري نيز در باب اين نوع سينما مطرح شده‌اند كه به برخي از آنها اشاره خواهيم كرد.

كريستوف زانوسي( فيلمساز لهستاني)
    معتقدم معناگرايي يك تأثير اساسي است. در واقع بعد وجودي انسان شامل دو جنبه خردورزي و معناگرايي است. شرايط زندگي، ما را وادار به عقل‌گرايي مي‌كند. اما اگر فكر كنيم مي‌توانيم در برابر معناگرايي ايستادگي كنيم و خردورزي را ترجيح دهيم.
    به طور كلي بايد معناگرايي را از ياد ببريم اما اگر بتوانيم از ضمير ناخودآگاه سود جسته و آن را به خدمت عقل درآوريم آن وقت موفق بوده‌ايم. معناگرايي نگاهي است كه مي‌تواند به خردورزي منتهي شود و در نهايت زندگي را تحت‌الشعاع قرار دهد.
    مفهوم معناگرايي به طور مشخص به پديده‌اي رازآميز باز مي‌گردد اگر ما نگاه عقلاني را تا حدي توسعه دهيم راهي براي رشد معناگرايي باقي نمي‌ماند و آن وقت همه چيز به يك بازي بدل خواهد شد.

منوچهر محمدي (تهيه‌كننده سينما)
    منوچهر محمدي (تهيه‌كننده سينما) توسعه منطقي و نظام‌مند سينماي معناگرا اركان صنعت فيلم ايران را در مقابل ابتذال بيمه مي‌كند. توجه به هنر مفهومي و سينماي معناگرا و ارزشي، عامل تعالي انديشه و سائقه مخاطب است.

وحيد موسائيان (كارگردان جوان سينماي ايران)
سينماي معناگرا به لايه‌هاي دروني و فرامتني مي‌پردازد اين گونه سينما، جرياني نمادين و ارزشمند براي كشف و شناخت رازهاي طبيعي و ماورايي است بايد ظرفيت موجود در عرصه توليدات سينمايي با رويكرد معناگرا شناخته و مسير تحول و رشد اين گونه سينمايي هموار شود»

سابقه سينماي معناگرا در جهان
    سينما به عنوان يك هنر همواره در پي دستيابي به گوشه‌اي از حقيقت، ذاتاً معناگرا بوده و همواره بهترين فيلم‌هاي كارگردان‌هاي بزرگ و صاحب سبك سينما، فيلمسازاني چون آنتونيوني، برگمان، روبر برسون، تاركوفسكي، فليني، كوروساوا، گدار، جان فورد، لينچ، آ‎نجلوپلوس، كيشلوفسكي، كوبريك و ... در اين زمره قرار مي‌گيرد.
    از چند فيلم مطرح در اين حوزه نيز مي‌توان به،‌ده فرمان (كيشلوفسكي)، دالان سبز، اديسه فضايي 2001، آگرانديسمان، مهر هفتم، استاكر،‌ايثار،‌مادادايو، خاطرات كشيش دهكده، جويندگان،‌هشت و نيم، پرتقال كوكي، هفت سامورايي و قاعده بازي اشاره كرد.

پيشينه سينماي معناگرا در ايران
«معناگرايي» همواره به عنوان ركن اصلي هنر ايراني و بالاخص ادبيات كشورمان شمرده مي‌شده و نمونه‌هاي فراوان آن در آثار حافظ، مولوي و بسياي از ادبيان پارسي‌گوي همواره مدنظر بوده است.
پس از گسترش و رواج توليد فيلم در ايران نيز معناگرايي در آثار تعدادي از فيلمسازان ايراني جايگاه ويژه‌اي داشته كه از نمونه‌هاي اوليه آن مي‌توان به فيلم‌هاي طبيعت بي‌جان (سهراب شهيد ثالث)،‌آرامش در حضور ديگران (ناصر تقواييچريكه تارا( بهرام بيضاييخانه دوست كجاست (عباس كيارستميدونده (امير نادريگاو (داريوش مهرجويي) و مغول‌ها( پرويز كيمياوي) اشاره كرد.
از نمونه‌هاي امروزي سينماي معناگرا هم مي‌توان به آثاري چون؛ «خيلي دور، خيلي نزديك» (رضا ميركريمي تنهايي باد( وحيد موسائيانبيد مجنون(مجيد مجيدي) و طعم گيلاس( عباس كيارستمي) اشاره كرد كه هم در بين مخاطبان داخلي مورد توجه بوده‌اند و هم با سينما دوستان و منتقدان خارجي ارتباط موفقي داشته‌اند.

آينده سينماي معناگرا
با توجه به نو پا بودن نگاه و توجه ويژه به اين گونه از سينما قضاوت و حدس در خصوص آينده سينماي معناگرا قريب به يقين نيست اما اميد مي‌رود در سايه عنايت و توجه متوليان حيطه سينما در بخش تدوين برنامه‌هاي بلند مدت سينمايي، سينماي معناگرا، بدنه و اسكلت سينماي ايران را از “ايدز هنر هفتم“ يعني در غلتيدن به دامان سينماي تجاري مبتذل و بي‌ارزش، نجات داده و رستگار كند.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com