نگاهي به فيلم «به نام پدر» ساخته «ابراهيم حاتمي كيا»
«بهنام پدر»، مانيفست ناتمام «حاتميكيا» از آدمهاي جنگ
فيلم «بهنام پدر» آخرين ساخته ابراهيم حاتميكيا، مانيفست ناتمام اين فيلمساز از آدمهاي جنگ در بستر روايي جامعه امروزاست.
آدمهايي كه با «حاج كاظم» در «آژانس شيشهاي» متولد، «ارتفاع پست» به اوج، در «موج مرده» در حباب و در به نام پدر «كالبد شكافي» ميشوند. فيلم به نام پدر با كاوشگري يك گروه دانشجويي رشته باستان شناسي آغاز ميشود و در واقع بخشي از تيتراژ آغازين فيلم به شمار ميرود و به بيننده القا ميكند كه كارگردان ميخواهد يك موضوعي را از زير خاك و گرد و غبار زمان بيرون بكشد. جنگ !!! يك موضوع باستاني كه از خلقت بشرآغاز شده اما براي برخي ملتها ( مثل ايران (به عنوان يك موضوع تاريخي است و در برخي نقاط جهان همچون فلسطين و لبنان و عراق ادامه دارد. حبيبه (گلشيفته فراهاني ) دختر مهندس ناصر شفيعي (پرويز پرستويي) از اعضاي گروه دانشجويان رشته باستانشناسي در تپهاي، باستاني در جنوب كشور در حين كاووش، يك «زوبين» نيزه كوتاه كه ابزار جنگي دوران باستان است، را پيدا ميكند، حبيبه زوبين را بهحالت آييني و گويي كه چيزي مقدسي را يافته، بردست ميگيرد به طرف گروه دانشجويان ميرود و همهي افراد از جمله استاد و سرپرست گروه او را تشويق ميكنند و در اين حين انفجاري رخ ميدهد. شفيعي كه از دست موسسه خيريهاي كه ادعاي مالكيت بر معادن كشف شده او را دارد، به بيابان گريخته است، سراسيمه خود را پس از جنگ و گريز با تعقيب كنندگان به بيمارستان ميرساند. پدر بر بالين دختر مجروحش ميرسد، پدر تاوان جنگ شما را ما بايد پس بدهيم؟ دختر از درد و دلهاي پايش كه قصد جدايي از او را دارد ميگويد و پدر نيز از صبر و گذشته پر راز و رمز خود در جنگ كه دختر آن را همچنان سايهاي بر زندگي خود ميداند، سخن ميراند. به نام پدر حكايت آدمهاي از هم دورافتاده، اما آشنا است كه در سالهاي پس از جنگ در دل جامعهاي متفاوت در حال هضم شدن هستند. مهندس شفيعي، كه خود روزگاري خط شكن جبهههاي جنگ بوده و براي عراقيهاي و مهار دشمن، مين در مناطق عملياتي كار گذاشته، امروز تنها فرزندش پا روي مينهاي بهجاي مانده از آن ايام گذاشته و يادگار جنگ را به عنوان دردي هميشگي و تلخ به خانه مهندس آورده است. حاتميكيا ظاهرا درطول سالهاي اخير خود را از سينماي جنگ دور ساخته و تعلقات ذهنياش را مربوط به سينماي اجتماعي و احوالات امروز معطوف كرده است اما آثارش همچنان متاثر ازآدمهاي جنگ و فضاي آن دوران است. اين فيلمساز كه آدمهاي خود را «از كرخه تا راين» انتخاب و در «آژانس شيشهاي» به بلوغ رساند، در آثار بعدي خود نظير موج مرده، ارتفاع پست و به نام پدر تكرار كرد، هرچند گريز به ديگراتفاقات پيراموني نظير11سپتامپر در ارتفاع پست، نتوانست چهره رنگ پريده شخصيتهاي داستاني اين فيلمساز و نوع سينماي حاتمي كيا را تغيير دهد. عدهاي معدودي كه درستي را در آن ايام جستجو ميكنند و ديگراني كه از ديروز براي امروز كيسه دوختند، تناقضي آشكار را ميان شخصيتهاي فيلمهاي اخير اين كارگردان به نمايش ميگذارد. حاج كاظم ديروز، در آژانس شيشهاي اسلحه براي «گفتن» به دست گرفت و در به نام پدر مهندس شفيعي براي نجات دخترش، جنگ و گريز، زندان و درنهايت سازش را انتخاب كرد. حاتميكيا در فيلم اخير خود همچنان بر بودن حاج كاظم آژانس شيشهاي و تقابل شخصيتهاي جنگ در چالشي گفتاري با نسل جديد اصرار دارد، محاكمهاي كه در «ارتفاعپست» سقوط و در موج مرده فرار را براي مخاطب روايت ميكرد. بهنام پدر در حقيقت مين خنثي نشده ناصر در تپه شاهد است كه اتفاقا فرزند در گودالي كه پدر برجاي گذاشته است، فرو ميافتد و پاي خود را در آنجا به يادگار ميگذارد. ناصر خود را در اين حادثه مقصر ميداند اما در واگويهاش، فرزندش را از جنگي كه سايهي آن همچنان با او است مبرا ميداند و دخترش را از خدا مي- خواهد. حاتمي كيا در آثار جنگي خود كه آن را به عنوان يك مقوله اجتماعي مي بيند نه صرفا جنگي، تلاش دارد تا مانند هر مسالهاجتماعي زواياي پنهان و آشكار جنگ را مثبت و منفي - به تصوير بكشد. حاتمي كيا در اين اثرخود كه شباهتهايي نيز با آژانس شيشيهاي دارد، مساله خانواده را بهعنوان اصليترين و كوچكترين گروه اجتماعي مورد توجه قرار ميدهد تا به عنوان نماد اجتماع تبعات جنگ را در آن بررسي كند. حاتمي كيا با توجه به اين كه خود بطور مستقيم درگير دفاع مقدسبوده است، در صدد آن نيست دفاع از آب و خاك را زير سوال ببرد بلكه آثار او اعتراض به نفس جنگ، همراهي با نسل جديد و حق دادن بهاين نسل براي اعتراضبه اشتباهات پدران خود، است . به نام پدر تلنگري به حالتهاي امروز جامعه و روايتي تك خطي از آدمهاي جنگ در پس زمينه اوقات امروز اين جامعه است، جنگي كه به زعم كارگردان، همچنان شعلههايش بر افروخته و دامنگيري آن وجود دارد. هرچند حاتمي كيا ميگويد: براي توليد فيلم اجتماعي با بستر روايي جنگ از كسي اجازه نميگيرم. وي فيلمهايي نظير "به نام پدر" را جنگ نميداند، چرا كه معتقد است در سينماي جنگ براي توليد فيلم نياز به اجازه ديگران است . حاتميكيا در پاسخ به اين پرسش كه چرا در آثارش بر تقابل نسل سوم با نسل جنگ اصرار دارد؟، گفت: اين تقابل به صورت چالشي در جامعه وجود دارد، جنگ حدود 17سال پيش تمام شده است، اما سايه آن هنوز برسر كشورمان هست . نماي پاياني فيلم كه مهندس شفيعي را در حال پاكسازي ميدان مين و عبور هواپيماهاي جنگي نشان ميدهد، ترجمان «به نام پدر» براي مخاطب است. بهنام پدر در انتها بر تداوم جنگ در منطقه و ادامه اين پديده خانمانسوز در اطرافمان تاكيد دارد . جنگي كه همچنان شعلههايش در عراق، فلسطين ، لبنان و ... برافروخته و آغاز آن در نقطه ديگر در ابهام ميماند.انتهای پیام /