"باغ فردوس" در آخرين برنامه باشگاه فيلم تهران نقد و بررسي شد
نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي "باغ فردوس پنج بعد از ظهر" به عنوان آخرين برنامه از ترم اول برنامههاي باشگاه فيلم تهران شامگاه روز گذشته پس از نمايش فيلم در فرهنگسراي هنر با حضور سيامك شايقي كارگردان، رضا كيانيان و حامد بهداد بازيگران و رضا درستكار منتقد و مجري جلسه برگزار شد.
به گزارش سايت سينمايي سوره، در ابتداي اين نشست درستكار درباره شايقي و فعاليت هنري او در سينما گفت: "سيامك شايقي در ابتداي كار يكي از نويسندگان مجله فيلم بود، اما بعد از مدتي وارد عرصه كارگرداني سينما شد. از فيلم هايي كه او در اين دوران ساخت مي توان به "جهيزه اي براي رباب"، "رنو تهران 29"، "مادرم گيسو"، "در كمال خونسردي" و ... اشاره كرد." در ادامه شايقي درباره جلسه مطبوعاتي جشنواره فيلم فجر سال گذشته براي فيلم "باغ فردوس" توضيح داد: "همانطور كه دوستان مطبوعاتي من به خاطر دارند در جشنواره سال گذشته من به دليل برخوردهاي مجري برنامه جلسه مطبوعاتي فيلم را ترك كردم. بخشي از دوستان آنجا با مجري همراهي مي كردند و گروه ديگر نيز حامي من بودند. به هر حال اكثريت حاضر در آن جلسه براي من قابل احترام بود و فكر مي كنم شايد درست بود من آنجا مستقيما با بچه هاي مطبوعات صحبت مي كردم." وي درباره ساخت فيلم "باغ فردوس پنج بعد از ظهر" گفت: "من در ساخت اين فيلم سعي كردم يك عاشقانه جديتر بسازم كه عشق در آن بر اساس شخصيت ها شكل بگيرد. البته عشقي كه با توجه به شخصيت شكل گرفته و اين عشق در فيلم بين بيمار رواني و دكتر روانپزشك به وجود آمد. در "باغ فردوس" يك مثلث عشقي به وجود آمده بود، دكتري كه در گذشته عاشق مادر بوده و حالا بعد از گذشت مدت ها عاشق دختر او شده كه اين موضوع به گونه اي دوگانگي در فيلم به وجود آورده است." در ادامه كيانيان كه در اين فيلم نقش دكتر روانشناس را بر عهده داشت گفت: "من از همان ابتداي حضورم در سينما سعي كردم نقشي را زياد تكرار نكنم و هميشه نقش هاي متفاوتي ايفا كنم. اين تلاش من در طول اين سال ها نتيجه داد. نقش من به عنوان دكتر در اين فيلم كاراكتري است كه كمتر صحبت مي كند. البته خيلي از بازيگرها فكر مي كند اگر در فيلمي ديالوگ كمتري داشته باشند پس نقش خاصي ندارند، در صورتي كه من به اين موضوع معتقد نيستم. بلكه اين حضور افراد است كه در فيلم معنا دارد." بهداد نيز نقش خود را در پايان فيلم به گونه اي متفاوت دانست و افزود: "من در ايفاكردن نقشم در اين "باغ فردوس پنج بعد از ظهر" دنبال يك تفاوت مي گشتم كه خوشبختانه فكر مي كنم به اين تفاوت نيز رسيده ام." درستكار در ادامه به اين موضوع اشاره كرد كه "باغ فردوس" ما را ياد فيلم "كازابلانكا" مي اندازد. شايقي در توضيح اين موضوع گفت: "در بعضي جلساتي كه براي فيلم برپا شده بود برخي معتقد بودند فيلم ممكن است تجربه شخصي من بوده يا از روي يك داستان واقعي شكل گرفته باشد. در صورتي كه اين گزينه ها درست نيست. بلكه انسان متاثر از اطراف خود است. در مورد شباهت اين فيلم نيز به "كازابلانكا" من در زمان نوشتن اين فيلمنامه اصلا اين فيلم مورد نظرم نبود. ولي حالا فكر مي كنم در بخش هايي شبيه آن شده است." كيانيان درباره عشق دكتر به دختر بيمار و نگاه اين فيلم از ديدگاه يك مرد به عشق گفت: "من در زندگي شخصي ام هيچ وفت چيزي را به كسي تحميل نمي كنم. در اين فيلم نيز همينطور است. دكتر به هيچ وجه نمي خواهد عشق خود را به مادر يا دختر تحميل كند. البته شايد اين نگاه اين كارگردان كه خود يك مرد است به عشق در فيلم اينگونه نمايش داده مي شود. من فكر مي كنم در سينماي ما اصولا زنان فيلمساز در نمايش عشق از زاويه ديد زنان كوتاهي كرده اند." وي افزود: "موضوعي كه براي من جالب است چالشي است كه به وجود مي آيد و يك عشق كهنه زنده مي شود. ولي دكتر در آن سعي مي كند جلو نرود و زماني نيز به آنجا مي رسد كه براي زنده كردن عشق به مادر دير شده و او حالا دلباخته اين دختر شده است. در انتهاي فيلم نيز كه دكتر سر قرار باغ فردوس نمي آيد، دليلش اين نيست كه نمي خواهد بلكه جرات نمي كند يا به دليل فسم پزشكي كه خورده نمي تواند با بيمار خود اينگونه رفتار كند." بهداد نقش خود را در "باغ فردوس" شبيه خيلي از جواناني دانست كه در اجتماع زندگي مي كنند و گفت: "اين نقش براي من چيزي بيشتر از يك فيلمنامه نبود. فقط من به آن رنگ بيشتري دادم. در جامعه جواناني حضور دارند كه بسيار شبيه اين نقش هستند و من با خيلي از آنها رو در رو شده ام. آنها بيشتر از اينكه عاشق باشند مزاحم هستند و من فكر مي كنم مخاطب به اين افراد حق مي دهد. البته من با اين نقش همذات پنداري ندارم و سعي كردم آن چيزي كه در فيلمنامه بود را درآورم." شايقي در پايان اين نشست گفت: "من ابتدا كه فلمنامه را نوشتم قصد داشتم فيلم را در باغ فردوس به پايان برسانم، ولي به دلايلي پايان داستان تغيير كرد. من در اين پايان مي خواستم اميد را زنده كنم و به گونه اي دكتر را هم زير سئوال ببرم."انتهای پیام /