آسيبشناسي سينماي کودک و نوجوان از نگاه سينماگران ـ بخش پاياني
يک دقيقه سکوت به احترام احتضار سينماي کودک!
طرح مبحث تکراري آسيب شناسي سينماي کودک و نوجوان نه انجام وظيفه، که يادآوري تحليلهاي گذشته است. کافي است تحليل هاي همين سال 85 را کنار هم قرار بدهيم تا ببينيم نه تنها در حرفهاي نااميدکننده کارشناسان اين سينما نقطه روشني پيدا نشده، بلکه سير قهقرائي سينماي کودک خوشبينترين علاقمندان آن را هم وادار کرده به احترام سينماي در حال احتضار کودک، يک دقيقه سکوت کنند!
به گزارش سايت سينمايي سوره، سينماگراني که مورد خطاب ما قرار گرفتند همه متفقالقول بودند که سهم اکران فعلي به هيچ وجه متناسب با نياز مخاطب کودک و نوجوان نيست و نگاه حاکم بر سينماي کودک هم به تبع آن اصلاً در شأن سينمائي که اين کميت مخاطب را دارد، نيست. برخي سينماگران اتفاق چند سال اخير را که سينماداران در انتخاب فيلمهاي اکران بر سينمايشان دخيل هستند، علت ديگر مهجور ماندن اين سينما ميدانند. طبيعي است که وقتي به سينما صرفاً با هدف رفت و برگشت سرمايه نگاه شود، سينماداران هم ترجيح ميدهند به جاي نمايش فيلم کودک که اطميناني به بازگشت سرمايه آن نيست، فيلمهاي تجاري روز را اکران کنند. در اين ميان تشکل و سازمانهائي هم که ندرتاً براي حمايت از اکران سينماي کودک و نوجوان تشکيل شدند، به نتيجه خوبي نرسيدند و خيلي زود متوقف شدند. علت ديگر وضعيت نابسامان فعلي را برخي هم جذابيت نداشتن موضوع فيلمهاي کودک دانستند و معتقد بودند بايد پذيرفت مخاطب کودک اين فيلمها را نميپسندد. آنچه اين مبحث در پي دارد رسيدن به اين نکته است که برخي مطرح کردند: «مخاطب کودکمان را نميشناسيم و از آنها عقب هستيم.» اما در مقابل برخي هم اعتقاد داشتند وقتي اين تعداد اندک فيلم کودک در طول سال به نمايش درميآيد، چطور ميتوان سليقه مخاطب را مورد تحليل قرار داد. در واقع اين عده معتقد بودند قهر مخاطب کودک از سينما مفهومي ندارد، چون فيلمي اکران نميشود که بتوان چنين حکمي صادرکرد. از آنجا که کودکان را بايد پدر و مادر به سالنهاي سينما ببرند ، برخي معتقدند اين عادت در خانوادههاي ايراني از بين رفته، آن هم به دلايل اقتصادي، اجتماعي و ... وقتي خانوادهها ميتوانند با صرف هزينه و دردسر کمتر فيلمهاي روز کودک را در خانه تماشا کنند، طبعاً اين سينما تنها مخاطبان بالقوه خود را هم از دست ميدهد. اين مبحث در ادامه فاصله زياد ميان سينماي کودک جهان و کشورمان را هم مطرح ميکند. وقتي فيلمها و انيميشنهاي کودک باکيفيت و جلوههاي ويژه پيشرفته امکان تجربههاي خاص خيالي را در اختيار کودک و نوجوان ما قرار ميدهند، چطور ميتوان از اين سينماي محتضر انتظار رقابت در اين عرصه نابرابر را داشت؟ نکته ديگري هم که برخي سينماگران به آن اشاره کردند به نوعي همه شمولي فيلم هاي خارجي است که در اصل براي کودک و نوجوان ساخته مي شود و مخاطب بزرگسال را هم جذب مي کند. مانند هري پاترها، جنگ ستارگان و حتي انيميشن هاي کودکانه. در بحث راههائي که براي جذب مخاطب حتي به طور نيمه اجباري براي سينماي کودک و نوجوان مطرح شد، به حمايت ها و همکاري هاي وزارت آموزش و پرورش اشاره شد که بيشتر در حد حرف و وعده بوده و در صورت عملي شدن بخشي از مشکلات اين بخش را مي توانست حل کند. هر چند در حال حاضر با اين اکران نابسامان نمي توان خرده گرفت که چرا دانش آموزان از طرف مدارس به تماشاي فيلم هاي تجاري بزرگسال برده مي شوند! در انتها برخي سينماگران که به تعاريف فيلم «براي کودک» و «درباره کودک» قائل بودند اعتقاد داشتند که رويکرد پررنگ فيلمسازان به فيلم هاي «درباره کودک» باعث شده به نوعي وجه سرگرمي و مفرح بودن براي مخاطب کودک فرموش شود و فيلم ها نقش تربيتي و آموزشي پيدا کنند که رسالت يک فيلم کودک صرفاً اين نيست. اما برخي هم در حالي که اعتقاد داشتند اين تعاريف قابل تفکيک نيستند، نفس پرداختن به روح کودکانه در فضاي حاکم بر فيلم را براي تعلق به سينماي کودک کافي دانستند. به نظر مي آيد کميت و البته کيفيت دلايل مطرح شده که سير قهقهرائي سينماي کودک و نوجوان ما را در حال حاضر ترسيم مي کند، گوياي تصوير کنوني اين سينماست: «سينماي کودک و نوجوان ما در حال احتضار است، شما هم به احترام لحظه هاي خوشي که با آن داشته ايد، يک دقيقه سکوت کنيد!»انتهای پیام /