1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 495  تاريخ مخابره خبر:  ۲۱/۱۱/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138511210104  ساعت مخابره خبر: ۱۶:۲۲:۰۵
    ۱۳۸۵/۱۱/۲۱                              تاريخ نشر خبر :  
 

نگاهي به "دست‌هاي خالي"

"دست‌هاي خالي" شعار نمي‌دهد

ابوالقاسم طالبي با ساخت فيلم "دست‌هاي خالي" نشان داد بالارفتن تجربه كاري در عرصه سينما به او در توليد آثار خوش‌ساخت‌تر كمك كرده و به همين خاطر موضوعي اعتقادي را دور از شعارزدگي‌هاي رايج بيان كرد.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، طالبي ژانرهاي مختلف را تجربه كرده، اما اصولا به مسئله دفاع مقدس و بيان مسايل سياسي در زير ساخت آثار خود علاقه زيادي نشان مي دهد. اين كارگردان در فيلم جديد خود نيز در عين حال كه بخشي از اعتقادات يك آزاده را مطرح مي كند، به مسايل سياسي نيز اشاره هايي دارد. در اين بين نكته اصلي خوش ساخت بودن و دور شدن از بيان كليشه اي براي تصوير كردن يك مسئله اعتقادي است. چون داستان فيلم ويژگي منحصر بفرد يا حتي تفكربرانگيزي ندارد.
    دختر يك آزاده به نام اميرحسين كه به خاطر تلفن هاي يك مزاحم به مادر خود مشكوك شده، با بازگشت ناگهاني پدر بيمارش مواجه مي شود. اين دختر وقتي فعاليت هاي خرابكارانه مزاحم را مي بيند، با پدر و مادرش به سفر شمال مي رود. در آنجا اين مزاحمت ها ادامه پيدا مي كند تا اينكه يك قتل ناخواسته به وجود مي آيد و قصه پيچيدگي بيشتري پيدا مي كند.
    داستان براي اينكه به حرف اصلي خود يعني عشق مرد آزاده به امام حسين (ع) و اهل بيت برسد، راه بسيار طولاني را سپري مي كند. قصه افت و خيزهاي زيادي مي يابد كه بخشي از ضرورت سينما در جذب مخاطب است، اما فيلم در بخشي لحظات به اندازه اي از مسير خود خارج مي شود كه اگر بسياري از تصاوير فيلم حذف شود، هيچ اتفاقي در بيان قصه فيلم به وجود نمي آيد.
    اوج داستان جايي است كه دختر اين آزاده به خاطر تماس هاي مزاحم با يك دختر درگير مي شود و او به وسيله ناشناسي كشته مي شود. اين صحنه به اندازه اي عجيب است كه باور كردن آن چندان آسان به نظر نمي رسد. چون درگيري اين دو نفر رو در رو است، اما مقتول كه ابتدا چاقو كشيده از پشت سر مورد اصابت و حمله قرار مي گيرد و با يك ضربه هم كشته مي شود. افرادي كه براي تماشاي دعوا و جدا كردن اين دو نفر اطراف آنها جمع شده اند نيز هيچ چيز را نمي بينند.
    از سوي ديگر، وقتي دختر دستگير مي شود و به زندان مي افتد، پدر متهم به قتل و اطرافيانش به جاي اينكه دنبال راهي براي تبرئه وي باشند، دنبال راهي مي گردند كه رضايت شاكي را جلب كنند. در حالي كه با توجه به شواهد و قرائن موجود در محل و كارآگاهان حرفه اي، اثبات بي گناهي دختر غيرممكن به نظر نمي رسد. در حالي كه طي روزهاي اول اتفاق همه از پيروزي در دادگاه نااميد مي شوند و براي جلب رضايت پدر مقتول اقدام مي كنند. مردي دايم الخمر كه هيچ وقت حال طبيعي ندارد.
    در "دست هاي خالي" براي اينكه فيلم تا حدودي تلطيف شود، صحنه هاي رفتن شخصيت هاي اصلي داستان به شمال مطرح مي شود و تصاويري از پختن غذاهاي مختلف به تصوير درمي آيد. اين سكانس ها با وجود داشتن جذابيت زياد، به اندازه اي با موضوع فيلم بي ربط ارايه مي شود كه هيچ توجيه منطقي براي آن نمي توان ارايه كرد. جالبتر اينكه حال اميرحسين كه به بيماري اعصاب و روان مبتلا شده، به اندازه اي خوب و مساعد مي شود كه انگار هيچ وقت بيمار نبوده است. به خصوص وقتي خبر ناگوار اتهام به قتل دخترش را بيان مي كنند، مغموم و ناراحت مي شود، اما بسيار راحت آن را مي پذيرد و هيچ انعكاسي از بيماري در وي به چشم نمي خورد. صحنه هاي مربوط به زندان هم بيش از اندازه كش پيدا مي كند.
    البته با همه اين مطالب نمي توان منكر خوش ساخت بودن اثر شد. كارگردان در انتقال حس تعليق در سكانس هاي ابتدايي فيلم كاملا موفق عمل مي كند. همچنين تصاوير كارت پستالي و زيبايي از طبيعت شمال و غذاهاي مختلف ايراني مطرح مي كند. هر چند به نظر مي رسد اين صحنه - خواسته يا ناخواسته - نمونه اي از سكانس هاي مربوط به پخت غذا در فيلم "ماهي ها عاشق مي شوند" به كارگرداني علي رفيعي است. اما به هر حال جذابيت فيلم را افزايش مي دهد. همچنين صحنه هاي برخورد ميان اميرحسين و پدر قاتل بسيار خوب از آب درآمده است. آدم هايي با افكار متفاوت و حتي بسيار متضاد كه به خاطر شرايط به وجود آمده حالا كنار هم قرار گرفته اند.
    نكته بسيار مهم فيلم سكانس هاي پاياني است. زماني كه پدر مقتول از اميرحسين مي خواهد از مرادش ـ امام حسين (ع) ـ بخواهد پسر بيمار او را به حيات بازگرداند تا او هم رضايت بدهد و دختر امير حسين اعدام نشود. وي هم به راز و نياز مي پردازد، اما در سكانس پاياني جاي آنكه از زبان اميرحسين شعارهايي درباره اعتقادات و اهميت ايمان بيان شود، وقتي شخصيت اصلي داستان موضوع را به گونه اي ديگر مطرح مي كند و زماني كه قصد ترك خانه را دارد، معجزه به وقوع مي پيوندد و فيلم سرانجامي حرفه اي و قابل قبول پيدا مي كند.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com