با حميد آخوندي تهيه کننده «روز سوم» فيلم برگزيده جشنواره فجر
اصلاً به جشنواره فكر نميكردم
وقتي «مهدي سجادهچي» طرح اوليه روز سوم را ارائه ميدهد، «عليرضا جلالي» و «حميد آخوندي» كه پيش از اين، آنها را به عنوان كارگردان و تهيهكننده برنامه صندلي داغ ميشناختيم، تهيهكنندگي فيلم سينمايي روز سوم را برعهده ميگيرند. تا «محمدحسين لطيفي» اولين تجربه ساخت فيلم در ژانر دفاع مقدس را تجربه كند و فيلمش را به بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر برساند.
قبل از سريال صاحبدلان قرار بود لطيفي روز سوم را بسازد كه نشد، اما بلافاصله بعد از صاحبدلان، روز سوم با بازي باران كوثري، مهدي صبايي، حامد بهداد، پوريا پور سرخ، شهرام قائدي در خرمشهر مقابل دوربين ابراهيم غفوري رفت. در روزهاي پاياني فيلمبرداري «روز سوم» در كنار رودخانه بهمنشير با حميد آخوندي گپي زديم هر چند كه آن موقع نميدانستيم روز سوم بهترين فيلم جشنواره فيلم فجر ميشود. براي فيلمبرداري روز سوم در خرمشهر و با توجه به فصل زمستان دچار مشكلي نشديد؟ • نه، ما تقريباً طبق زمانبندي از پيش تعيين شده كار كرديم، تنها 7-8 روز به خاطر بارندگي كار به تعويق افتاد كه الحمدلله الان روبهپايان است. از چه زماني طرح اوليه روز سوم عملي شد؟ • ما يك مرحله پيش توليد در مرداد ماه داشتيم و بعد از آن قرار بود اوايل پاييز كار را شروع كنيم، اما از آنجا كه محمدحسين لطيفي درگير سريال صاحبدلان بود كار به طور جدي از 15 مهر شروع شد و 12 آبان در خرمشهر كليد زديم. حالا چرا اصرار داشتيد محمدحسين لطيفي روز سوم را بسازد؟! •چرا او نسازد؟ به اين دليل كه ما كارگردانان شناخته شدهاي در عرصه ژانر دفاع مقدس داريم، آيا لطيفي كه تاكنون اين تجربه را نداشته، گزينه خوبي بود؟ •اول اين كه اين ژانر انحصاري نيست، دوم اين كه خيلي از كارگرداناني كه در زمينه دفاع مقدس فيلم ساختند به سراغ فيلمهاي عشقي و ملودرام هم رفتند، پس آنها هم نبايد ميرفتند. يك كارگردان در ژانر اجتماعي هم ميتواند فيلمساز ژانر دفاع مقدس باشد. آخر چرا لطيفي؟ • اين هم يك تجربه است، احساس كرديم آقاي لطيفي ميتواند از عهده آن خوب برآيد، در واقع به او اعتماد كرديم. چرا احساس كرديد او ميتواند؟ • به اين خاطر كه لطيفي در كارهاي قبلياش نشان داده بود كه به خوبي ميتواند روابط ميان انسانها را نشان دهد و اين گزينه چه در سينما و چه در تلويزيون امتحانش را پس داده بود. مثلاً او در كارهاي قبلياش از ماشين و هواپيما و آپارتمان و ... فيلم ميساخت، اما اكنون آكسسوار (لوازم صحنه) او فشنگ و انفجار و تانك است و اين آدمها هستند كه روابط را تعيين ميكنند.به نظرم روابط انساني در اين فيلم بيشتر از فيلمهايي است كه تاكنون ديدهايم. ميخواهيد بگوييد اين روابط انساني از روابطي واقعي سرچشمه ميگيرند؟ • بله اين طرح براساس يك واقعه مستند طراحي شده، قصه اوليه آن الهام گرفته از واقعيتهاي جنگ و حقيقت آن است و ما اين حقايق را در طول مدت 34 روز مقاومت خرمشهر نشان ميدهيم. قصه آدمها و روابطشان در فيلم چگونه رابطهاي است؟ • ما در فيلم نقش شهيد «بهنام محمدي» كه نوجوان 13 ساله خرمشهري و عرب زبان است را نشان ميدهيم، او نوجواني است كه در زمان جنگ اسير ميشود و بعد گريه ميكند و ميگويد كه پدر و مادرش را گم كرده است. او را آزاد ميكنند و بعد او مكانهاي دشمن را به نيروهاي خودي نشان ميدهد، يا اين كه نقش شهيد «رسول نوراني» را نشان ميدهيم يا «محمود امانالهي» كه افسر جوان نيروي زميني ارتش بوده را نشان ميدهيم. پس شخصيتهاي روز سوم شخصيتهاي واقعي خرمشهر هستند؟ • بله، ما حتي نقش تكاوران نيروي دريايي ارتش را در مقاومت خرمشهر نشان ميدهيم. همين طور اولين بار است كه در ژانر دفاع مقدس ما زنان را ميبينيم كه مسلحانه ميجنگند و از خرمشهر دفاع ميكنند. در هر حال روز سوم روايت آدمهاي مختلف و اقوام مختلفي است كه خودشان در دفاع از خرمشهر حق دارند. چرا روز سوم؟ خرمشهر كه در سه روز شكست نخورد؟! • نه خرمشهر طي 34 روز شكست خورد، اما ما تنها سه روز آخر مقاومت در ارتباط با سقوط خرمشهر را نشان ميدهيم. خوب پس چرا روز سوم؟ • فكر كنم جواب اين سؤال، ديدن فيلم باشد، چون جواب آن خط اصلي قصه است، كه اگر بگويم لو ميرود ما در طي اين سه روز هجمه دشمن را نشان ميدهيم كه باعث شد خرمشهر سقوط كند. خيليها معقتدند اگر نيروهاي ما ساماندهي بهتري داشت، خرمشهر سقوط نميكرد. آيا شما نقطه ضعفهاي نيروهاي خودي در سقوط خرمشهر را هم نشان ميدهيد؟ • ما به دنبال موضوعات تحليلي نرفتيم، روز سوم روايت زندگي واقعي انساني جنگ است، در اين فيلم هيچ كدام از قهرمانهاي ما آسماني نيستند، همه زميني هستند و بعداً آسماني ميشوند. شما به عنوان تهيهكننده چقدر در انتخاب بازيگرها دست داشتيد؟ • ما دست كارگردان را باز گذاشتهايم كه او كار خودش را انجام دهد، اما ما معذوريات خودمان را هم داشتيم، بيشتر معذوريت تهيهكنندهها مالي است. در نهايت اين كه افراد را متقاعد ميكنيم و يا آنچه را كه برآورد كرده بوديم ميگوييم، در نهايت به تفاهم ميرسيم و مشكلي هم بوجود نميآيد. مثلاً در روز سوم با اين مشكلات مالي مربوط به معذوريات تهيهكنندهها مواجه نشديد؟ • نه، تمام دوستاني كه آمدند و همكاري دارند بخصوص بازيگرها تقريباً اولين تجربههاي بازي خود در ژانر دفاع مقدس را تجربه ميكنند و با عشق و علاقه آمدهاند و خودشان گفتند: كه ميخواهيم دين خودمان را به بچههاي جنگ ادا كنيم و واقعاً هم در 75 روز مردانه و زنانه با تمام سختيهاي موجود و سرماي شديد سنگ تمام گذاشتند. ساخت فيلم مربوط به سينماي دفاع مقدس نيازمند امكانات زيادي است آيا از طريق سپاه و ارتش اين امكانات در اختيار شما قرار گرفت؟ • حرف شما درست است ساخت فيلم جنگي امكانات مخصوص به خود را ميطلبد، ميخواهم اين را بگويم كه ارتش جمهوري اسلامي هر آنچه را كه ميخواستيم در اختيار ما قرار داد و از زحمات آنها تشكر ميكنيم. شما تلاش كرديد از جلوههاي ويژه خاصي در روز سوم استفاده كنيد؟ • نه ما از ادوات نظامي استفاده كرديم مثل تير و تي انتي و ... ما براي جلوههاي ويژه اين كار به سراغ كامپيوتر نرفتيم و تنها از امكانات واقعي استفاده كرديم. آيا به جشنواره هم فكر ميكرديد؟ • من اصلاً به جشنواره فكر نميكنم، احساس ميكنم اگر اين كار مربوط به ژانر دفاع مقدس را انجام ميدهيم در ادامه دوراني است كه در جنگ حضور داشتيم. آن روزها نه از جشنواره خبري بود و نه كسي ما را ميشناخت، عواملي كه زحمت كشيدند به حق خود رسيدند، من به عنوان تهيهكننده نه به جشنواره فكر ميكنم نه هيچ چيز ديگر. فكر ميكنيد در برابر سه ـ چهار فيلمي كه با ژانر فيلم روز سوم برابري ميكند، روز سوم در چه زمينهاي (كارگرداني، بازيگري، فيلمبرداري و...) در جشنواره ميتواند حرف اول را بزند؟ • من نميخواهم وارد اين فضا شوم. سينماي دفاع مقدس را ادامه آن 8 سال جنگ ميدانم، در حالي كه امروز هم قرار نيست مدالي به ما بدهند. بحث جشنواره هم داستان جداگانهاي است. سؤال آخر اين كه اكنون با طرح اوليه مهدي سجادهچي، تا به مرحله عمل رسيدن فيلم چقدر فاصله ايجاد شده است؟ • اگر تغييراتي ايجاد شده با توافق نويسنده بوده، چون قصه مال اوست و براساس حقيقت آن زمان است، تنها اين كه ممكن است زمان يك چيزهايي را جابهجا كند.انتهای پیام /