بهرام رادان و توضيحاتش دربارهي دريافت سيمرغ؛ «حكايت من حكايت ديگري بود»
بهرام رادان بازيگر سينما و برگزيدهي سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد جشنوارهي بيست و پنجم، نسبت به واكنش خود در هنگام دريافت جايزه توضيحاتي را ارائه داد.
به گزارش سايت سينمايي سوره اين توضيحات كه طي نمابري به اين خبرگزاري ارسال شده است به شرح زير است: «چشمها را بايد شست .... جور ديگر بايد ديد... پيشا پيش از محضر استاد عزيزم جناب نصيريان و همچنين دوست گرامي آقاي هنرمند و ساير اعضاي هيات محترم داوري و تمامي جامعهي سينمايي كشور پوزش ميطلبم ( چنان چه از رفتار من برداشتي اهانتآميز داشتهاند، شايد بهقول برخي اين نكات در جاي ديگري بايد گفته ميشد) گرچه به دلايل ذيل يقين دارم كه رفتار من نه تنها اهانتآميز نبوده، بلكه درجهت حمايت از سينماي ملي بوده است. در پايان قضاوت را به خود اين عزيزان واگذار ميكنيم: هر كس كه اثري خلق ميكند، دوست دارد كه اثرش مورد قضاوت عادلانه قرار گيرد. در اكثر مواقع پس از داوريها عدهاي كه جايزه نگرفتهاند، سر به عصيان برمي دارند و داوريها را نقد ميكنند و از اين كه جايزه نگرفتهاند، شكايت دارند. اما دوستان، حكايت من حكايت ديگري بود. زماني كه براي فيلم سنتوري كانديدا شدم، حقيقتا تعجب نكردم! اما زماني كه ديدم اين فيلم فقط در دو رشته نامزد دريافت جايزه شده، شگفت زده شدم. چرا كه بنا به گفتهي بسياري از كارشناسان اين فن، سنتوري بهترين فيلم آقاي مهرجويي است. حالاچرا هيات محترم داوران امسال نظر ديگري داشت، بحث سليقه است و اين مقال، مجال آن نيست. درخواست اين جانب از هيات محترم داوران براي بازبيني فيلم در خلوتشان نه طعنه بود و نه كنايه. تنها درخواستي بود و طرح اين مساله كه اگر يكبار ديگر در خلوت خود و به دور از هياهو و با آرامش بيشتر سنتوري را ببينيد، آيا همچنان بر رأي خود هستيد و اين فيلم را شايستهي كانديداهاي بيشتر ميدانيد يا خير؟ آيا اين توهين است؟ اگر تشكيك در رأي صادره وجود داشته باشد، توهين به حساب ميآيد... ! آن چه از وانهادن سيمرغ برروي زمين بيان شد، سخني مبهم بود در باب بياحترامي به سيمرغ !!! اولا كه من اصولا با مقدس كردن هر چيزي و شي و اسمي مخالفم و آن را توهين آشكار به مقدسات واقعي ميدانم. در ثاني نميخواستم موقع صحبت كردن سيمرغ را در آغوش بگيرم، چون آن را متعلق به همهي عوامل فيلم ميدانستم. از طرفي ديگر چون در كنار ميكروفون ميزي تعبيه نشده بود، در اين فكر بودم كه جايي براي جايزهام پيدا كنم . بعد از آن كه خسروي(شكيبايي) نازنينم هنگام رفتن روي سن، آن را بوسيد، به اين فكر كردم كه سن براي اهل هنر مكان با ارزشي است و بسياري از بزرگان و پيشكسوتان زيباترين تواضعشان بوسيدن خاك صحنه بوده، پس قراردادن جايزه روي سن و فرش قرمز پهن شده روي آن نه تنها توهين نيست، بلكه كاري ست درباب احترام و ارزش گذاشتن به سيمرغ !!! گفتم مهرجويي بزرگ بينياز از جايزه است و برخي ناراحت شدند! هنوز هم اين باورم كه جايزه نيازمند مهرجويي ست. دوستان عزيز و منتقدان محترم، خوب ميدانند كه در اين هفت سالي كه در خانوادهي سينما هستم، هيچ وقت عضو فرقهاي و گروهي و باندي نبوده و نيستم و هميشه مستقل فكر كردم و مستقل حرف زدم و مستقل كار كردم. از اين به بعد هم اين چنين خواهد بود. در انتها با ايمان و يقين به آن چه گفتهام، از خداوند متعال تقاضا دارم، كمالات و اداراك و انسانيت را آن چنان در نهاد ما پرورش دهد تا هميشه از سوء تفاهم ها بدور باشيم و خوش بينانه به وقايع اطراف نگاه كنيم و به ياري هم در راه تعالي فرهنگمان بكوشيم. آمين . بهرام رادان.26 بهمن 85 » انتهای پیام /